توصیفی متفاوت از ایران؛

روایت پروفسور استرالیایی از احساس امنیت با وجود سردار سلیمانی

16 تير 1395 ساعت 2:16

«ایران گوهری تاریخی است که زیر پوششی از درک نادرست غرب پنهان شده است.»


به گزارش پاپایا، به نقل از  پایگاه استرالیایی "کانبرا تایمز" (canberratimes) با انتشار یادداشتی به قلم "کلایو ویلیامز" پروفسور استرالیایی که در بهار سال جاری به ایران سفر کرده است، فارغ از فضاسازی دستگاههای تبلیغاتی در غرب به بیان روایتی صحیح از ایران پرداخته است.
 
این یادداشت تحت عنوان "کارت‌پستالی از ایران: یک گوهر تاریخی که زیر پوششی از درک نادرست غرب پنهان شده است" منتشر شده و در آن می‌خوانیم:
 
حقیقت ایران شیعه با انتظاراتی که من داشتم کاملا متفاوت بود. وقتی وارد فرودگاه شدم، یک نوجوان ایرانی به من نزدیک شد و در حالی که سعی می کرد زبان انگلیسی خود را امتحان کند از من پرسید: شما اهل کجایید؟ وقتی پاسخ دادم: "استرلیا"، او گفت: "آهان، ایران 2، استرالیا 2!" او به فوتبال تیم ملی ایران و استرالیا در سال 1997 اشاره می کرد که ایران با گل های دقایق پایانی بازی ما را بمباران کرد. ظاهرا این بازی باعث محبوبیت ما در ایران شده است.
 
من سه روز در تهران ماندم؛ شهری که در جای جای آن شعار مرگ بر آمریکا به چشم می خورد. من همچنین موزه نظامی و "لانه جاسوسی" که در غرب با عنوان سفارت سابق آمریکا که مورد هجوم دانشجویان ایرانی قرار گرفته شناخته می شود.
 
با وجود برداشته شدن تحریم های بین المللی ایران در ماه ژانویه هنوز استفاده از کارت های اعتباری غربی در هتل های ایران امکان پذیر نیست و باید برای تامین هزینه ها پول نقد تهیه کرد که بهتر است یورو یا دلار باشد.
به هر حال با لغو تحریم های سازمان ملل، انتظار می رود صنعت گردشگری ایران رونق جدیدی را تجربه کند. ایران اماکن تاریخی خود را از سال 1980 مرمت و بازسازی کرده است. بسیاری از این اماکن در لیست میراث جهانی یونسکو قرار دارند. از آنجا که این کشور شاهد اولین تمدن های بزرگ جهان بوده است، اماکن تاریخی و آثار باستانی بسیار زیادی دارد که قدمت برخی از آن ها به 4.000 سال پیش از میلاد مسیح بازمی‌گردد.
 
ظاهرا در سه سال گذشته گردشگری در ایران هر سال دو برابر شده است. با وجود تصویر منفی که از ایران ترسیم شده، این کشور احتمالا امن ترین مکان در خاورمیانه برای مسافرت است؛ که در آن خبری از تروریسم داخلی نیست و آمار جنایت نیز بسیار پایین است. مردم ایران رفتاری دوستانه دارند و از کمک به دیگران دریغ نمی کنند.

آزادی در ایران از آنچه من گمان می کردم بسیار بیشتر است؛ به عنوان مثال زنان به راحتی رانندگی می کردند. تنها بانوانی که از سر تا پا پوشیده بودند [نقاب زده بودند] عرب هایی بودند که برای خرید اجناسی که در ایران ارزان تر است -مانند زعفران و جواهرات- به آن جا سفر کرده بودند. البته متاسفانه یکی از چیزهایی که با قیمت ارزان در این کشور قابل تهیه است، هروئین می‌باشد؛ چرا که مسیر اصلی قاچاق مواد مخدر از افغانستان به اروپا از ایران می گذرد و سالانه صدها مرزبان ایرانی با گلوله قاچاقچیان مواد مخدر کشته [شهید] می‌شوند.
 
بعد از تهران به شهر کویری یزد سفر کردم که آثار باستانی مهمی دارد و پس از آن نیز هم مسیر با جاده ابریشم به شیراز سفر کردم. در میان راه از درخت سروی بازدید کردم که گفته می شود با بیش از 4.000 سال قدمت، پیرترین درخت جهان است.

شهرهای ایران برخلاف بسیاری از شهرهای خاورمیانه، بسیار تمیز بودند. آب و هوای مناطق مرکزی ایران در بهار بسیار خوشایند بود؛ با دمایی بین 25 تا 30 درجه و رطوبت کم.
 
وقتی مغازه دارهای ایرانی رطب و نوشیدنی رایگان به من تعارف می کردند بسیار شگفت زده می شدم. مردم پشت چراغ قرمزها به رانندگان بستنی و دیگر خوراکی های رایگان می‌دادند. سخاوتمندی بخشی از فرهنگ ایرانیان است. میهمان نوازی ایرانیان جلوه های دیگری نیز دارد؛ در صورتی که شما در کنار خیابان بایستید به صورتی که گویا گم شده اید، دقایقی نخواهد گذشت که کسی از شما می پرسد: می توانم کمکتان کنم؟
 
با وجود برداشت ها و نگاه های خارجی در رابطه با کنترل شدید دولت ایران بر شهروندان، ایران به طرز شگفت انگیزی میانه روست؛ مردم آزادانه از دولت انتقاد می کنند و مقرراتی که باب طبعشان نباشد را نادیده می گیرند. به عنوان مثال استفاده از دیش های ماهواره ممنوع است، اما با کمی دقت می توان فهمید که بشقاب های ماهواره بالای بسیاری از ساختمان های مسکونی قابل رؤیت است و من شنیدم که در ایران بیش از 1.000 شبکه ماهواره ای قابل دریافت است.
 
زیرساخت های ارتباطی ایران به طرز شگفت انگیزی خوب است و حتی بزرگراه های آن از استرالیا بهتر است؛ بزرگراه هایی با سه لاین در هر طرف. قطاری هم که من از تهران تا یزد با آن مسافرت کردم بهتر از قطار کانبرا به سیدنی بود. هرچند هتل های ایران در حد هتل های استرالیا خوب نبود، ولی در عوض بسیار ارزان تر بود.
 
به نظر میرسد تاثیری که جنگ هشت ساله ایران و عراق بر این کشور داشته، چیزی مشابه با تاثیر جنگ جهانی دوم بر استرالیاست. شمار کشته شدگان [شهدای] ایران تا یک میلیون نفر تخمین زده می شود.[1]
تمامی شهرهای کوچک و روستاها تصاویری از شهدای جنگ خود را به نمایش گذاشته اند. در میدان مرکزی یزد، مقبره ای دیدم که هشت سرباز گمنام در آن به خاک سپرده شده بود و مقبره هایی مشابه در دیگر نقاط وجود داشت.
 
با وجود آنکه ایران در زمان جنگ با عراق از خرید تسلیحات از بازارهای بین المللی بازداشته شده بود، سه سال پس از شروع جنگ، دست برتر را از نظر نظامی نسبت به عراق به دست آورد و به لطف افسران جوان و شایسته خود و نیروهای داوطلبی که با انگیزه دفاع از کشور خود به میدان جنگ می آمدند، هرگز این برتری را از دست نداد.
 
مسلما یکی از بهترین و کاریزماترین [با جذبه و تاثیرگذارترین] ژنرال های ایرانی که از جنگ ایران و عراق بیرون آمده، ژنرال قاسم سلیمانی است که از سال 1998 فرماندهی سپاه قدس ایران را بر عهده دارد.
گفته می شود سلیمانی استراتژیستی است که شخصا ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه را متقاعد کرده تا از بشار اسد رئیس جمهور سوریه با اعزام نیروهای نظامی حمایت کند؛ اقدامی که موجب برگشتن ورق جنگ در سوریه به نفع دولت شد.
سلیمانی همچنین در فرماندهی نیرویی مرکب از شبه نظامیان شیعه عراقی و نیروهای دولتی این کشور مشارکت داشته که به پیشروی قابل توجه علیه داعش در سال های 2014 و 2015 منجر شده است...
 
خلاصه اینکه هیچ یک از مشکلات کشورهای همسایه تاثیری بر امنیت داخلی ایران و یا شرایط موجود برای گردشگران نداشته است.
 
 

 
[1] : آمار واقعی کمتر از سیصد هزار شهید است.


کد مطلب: 423743

آدرس مطلب: https://www.estalpress.ir/news/423743/روایت-پروفسور-استرالیایی-احساس-امنیت-وجود-سردار-سلیمانی

استال پرس
  https://www.estalpress.ir