استال پرس - پشت پرده خودداری سردار سلیمانی از کاندیداتوری ریاست جمهوری

پشت پرده خودداری سردار سلیمانی از کاندیداتوری ریاست جمهوری

خودداری سردار سلیمانی و بسیاری دیگر شخصیت های سیاسی در ایران از کاندیداتوری برای ریاست جمهوری ابهامات زیادی در مورد فضای آتی انتخابات ریاست جمهوری در ایران بوجود آورده.

به گزارش پاپایا، خبرگزاری روسی اسپوتنیک در مقاله ای به این سوال پاسخ داده که پشت پرده خودداری سردار سلیمانی و دیگران از کاندیداتوری برای ریاست جمهوری چیست. متن کامل این مقاله در ادامه می آید:
پشت پرده خودداری سردار سلیمانی و دیگران از کاندیداتوری برای ریاست جمهوری
طبق برنامه انتخابات حدود سه ماه تا انتخابات آتی ریاست جمهوری در ایران باقی مانده اما هنوز کاندیدای شاخصی که بخواهد در مقابل آقای روحانی رقابت کند بروز نکرده.

با توجه به شرایط انتخابات در ایران و اینکه هیچ کاندیدایی پیش از تایید شورای نگهبان حق تبلیغات ندارد طبیعتا بسیاری از رسانه ها اقدام به کاندیدا سازی و ارائه کاندیداهای احتمالی می کنند.

برخی رسانه های وابسته به جریان های مختلف نیز سعی می کنند تا در مبارزات انتخاباتی شخصیت های رقیب را به چالش بکشند تا بتوانند ذهنیت های طرف مقابل را استمزاج کنند. شاخص ترین افرادی که ممکن بود در انتخابات آتی ریاست جمهوری در مقابل آقای روحانی رقابت کنند دکتر محمود احمدی نژاد — سردار قاسم سلیمانی و دکتر محمد جواد ظریف بودند که همگی تاکید کردند هیچ برنامه ای برای مشارکت در این انتخابات ندارند.
در مورد آقای ظریف که وزیر امور خارجه آقای روحانی می باشد عملا مشارکت در این انتخابات نوعی خود زنی به حساب می آمد. آقای ظریف امروزه به عنوان یک شخصیت محبوب در ایران مطرح است اما اگر بخواهد در مقابل آقای روحانی در انتخابات شرکت کند قطعا منجر به آن خواهد شد که رای طرفداران تیم آقای روحانی شکسته شود و شاید هم هر دو آنها شکست بخورند.

پس به همین دلیل هم منطقی نبود آقای ظریف در این انتخابات در مقابل آقای روحانی رقابت کند و بهتر بود به عنوان گزینه جایگزین برای دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری روی صندلی رزرو باقی بماند. با توجه به اینکه ادامه روند فضاسازی برای کاندیداتوری وی می توانست در ذهن طرفداران آقای روحانی شائبه ایجاد کند وی ترجیح داد مساله را فیصله دهد.

در مورد سردار سلیمانی مساله شاید مقداری فرق کند. اگر به دقت به نامه سردار سلیمانی نگاه کنید متوجه می شوید که وی این نامه را خطاب به رهبری نوشته اند و در آن تاکید کرده اند همیشه سرباز ولایت باقی خواهند ماند. بسیاری این نامه را خودداری وی از کاندیدا شدن برای انتخابات تلقی کردند اما هیچ جای آن بحث چنین موضوعی مطرح نشده بلکه تنها چیزی که مطرح شده گوش به فرمان رهبری بودن است.

این بدین معنا است که اگر زمانی رهبری صلاح بدانند سردار سلیمانی ممکن است از کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری تا کاندیدای عملیات استشهادی در جای جای جهان شود.

مساله ای که امروزه مطرح است محبوبیت شخص سردار سلیمانی در میان ایرانیان به عنوان یک قهرمان ملی می باشد. محبوبیت وی در حدی است که اگر وی تصمیم بگیرد کاندیدای ریاست جمهوری شود قطعا چالش بزرگی چه برای آقای روحانی چه هر رئیس جمهوری و یا کاندیدای دیگر بوجود خواهد آورد.

نام فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی چند سال اخیر مخصوصا پس از اتفاقات عراق و سوریه بسیار به گوش رسید و بروز کرد، و وی یقین دارد که موفقیت اش مرهون فراجناحی بودن اش است. امروزه علیرغم همه اختلافات سیاسی درونی در ایران دیدگاه مردم نسبت به عملکرد نیروی قدس و فرمانده آن فراتر از تعلقات وتمایلات جناحی آنها می باشد وبر همین اساس رزمندگان این نیرو با حمایت اقشار مختلف می توانند در جبهه های مقدم دور دست یعنی سوریه و عراق با دشمنان خونی ایرانی ها و شیعیان مقابله کنند.

در صورتی که در چنین شرایطی سردار سلیمانی بخواهد وارد عرصه انتخابات شود بدیهی است عملکرد وی و نیروی تحت فرمان وی مورد حمله جناح های رقیب قرار می گیرد کما اینکه مشاهده کردیم برخی در چند هفته اخیر بیاناتی، که موجب اشمئزاز داخلی هم شد،در مورد شخص سردار سلیمانی و مدافعان حرم به زبان آوردند. با توجه به اینکه ماموریت سردار سلیمانی برای حفظ تمامیت ارضی ایران و حفظ امنیت و آرامش تک تک شهروندان ایرانی بسیار مهم تر از پست و مقام و سمت اجرایی در دولت می باشد بدیهی است که وی ترجیح می دهد در این شرایط از چنین اقداماتی دوری کند.

امروزه تمام جهان وایرانی ها حتی آنهایی که مخالف نظام هستند عملکرد نیروهای سپاه در تامین امنیت ایران در این آشفته بازار منطقه را تحسین می کنند و همه این موفقیت را مرهون تلاشهای نیروهای امنیتی ونیروها سپاه قدس می دانند، وبدیهی است که همه اینها مرهون تلاش های سردار سلیمانی بوده ومعلوم نیست اگر وی به سیبل حمله سیاست مداران تبدیل شود چه به سر نیروهای رزمنده که در جبهه های مقدم هستند می آید و کل تلاش های آنها نقش بر آب می شود.

بزرگترین سرمایه این نیروها حمایت فراگیر مردم ایران است که پشت آنها قرار دارد اگر این حمایت تضعیف شود بدیهی است که نیروهای خط مقدم هم تضعیف می شوند و دشمن بر آنها چیره خواهد شد و در نهایت امنیت کل ایران زمین به خطر می افتد. با این شرایط ظاهرا آقای سلیمانی ترجیح دادند که به عنوان یک سردار ملی وسرباز ولایت فعلا در جبهه های نبرد مبارزه کنند واگر روزی نیاز بود که وی در عرصه سیاسی وارد عمل شود رهبری دستور دهند تا وی جبهه ها را ترک کنند و ماموریت بعدی را اجرا کنند.
منبع:جام نیوز