گزارش پاپایا از فارغ التحصیلان بیکار آموزش عالی در ایران :
جوانان تحصیل کرده قربانیان اصلی بیکاری در کشور/ عدم تناسب رشته های دانشگاهی و بازار کار آمار بیکاران را افزایش داده است
1 آبان 1396 ساعت 8:03
در سالهای گذشته بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی به بزرگترین معضل جوانان ایران تبدیل شده است تاجایی که نبود شغل حتی به مقطع دکترا هم رسیده و برخی برای نجات خود از بیکاری مجبور به اشتغال در مشاغل کاذب شده اند.
به گزارش پاپایا، به نقل از جوان، طی سالهای گذشته افزایش چشمگیر جوانان بیکار که بنا بر گزارشات و آمارهای رسمی کشور چیزی در حدود 50درصد آنها را افرادی با تحصیلات دانشگاهی تشکیل داده است به یکی از مهم ترین دغدغه های خانواده های ایرانی تبدیل شده است چراکه اینک شرایط بد اقتصادی بر بسیاری از خانواده های ایرانی حاکم و موجب شده تا دیگر حتی جوانان تمایلی به تشکیل زندگی مشترک نیز نداشته باشند و این موضوع در کنار مشکلات اجتماعی ناشی از بیکاری و رشد چشمگیر اعتیاد به انواع مواد مخدر موجب شده تا روز به روز مشکلاتی جدید در جامعه پدید آید.
بسیاری از جمعیت جوان و بیکار امروز کشور همان افرادی هستند که در دهه 80 با تشویق و اجبار خانواده های خود وارد بازار کار آزاد نشده و برای ادامه تحصیل روانه دانشگاه ها شدند تا بلکه بتوانند شرایط کاری خوب برای خود مهیا کنند اما نه آنان و نه خانواده های آنها فکر نمیکردند که روزی با سیاست های غلط دولت، کشور به جایی برسد که حتی دکترها و مهندسان نیز گرفتار بیکاری شده و نتوانند وارد بازار کسب و کار شوند و سیل میلیونی جوانان تحصیل کرده مجبور شوند یا درخانه مانده و یا به مشاغل کاذب روی آورند.
بیش از40درصد جوانان تحصیل کرده بیکارهستند
با نگاهی تحلیلی به آمار نیروی کار که چندی پیش از سوی مرکز آمار ایران اعلام شد، نمایانگر رشد بیکاری در کشور است که همچنان ادامه داشته و تبدیل به معضلی بزرگ برای اقتصاد و جامعه ایران شده است بر اساس این آمار ها جمعیت افراد بیکار در سن کار از سه میلیون و ۲۰۳ هزار و ۳۹۸ نفر در پایان سال ۹۵ به سه میلیون و ۳۶۶ هزار و ۹۷۳ نفر در بهار ۹۶ افرایش یافت به عبارتی تنها در سه ماهه نخست امسال ۱۶۳ هزار و ۵۷۵ نفر به جمعیت بیکار کشور افزوده شدند.
در عین حال در جامعه آماری ۱۵ ساله و بیشتر، سه میلیون و ۳۶۳ هزار و ۷۰۵ نفر بیکار هستند که ۸۶۷ هزار و ۱۵۴ نفر در «جمعیت ۱۵ تا ۲۴ سال» و یک میلیون و ۸۸۲ هزار و ۷۵۵ نفر در «جمعیت ۱۵ تا ۲۹ سال» قرار دارند.
اما این نرخ در بین جمعیت جوان ۱۵ تا ۲۴ سال کشور با رشد یک درصدی نسبت به بهار سال گذشته و ۰.۷ درصدی نسبت به زمستان ۹۵ به ۲۸.۸ درصد رسید که سهم بیکاری بانوان در این سن بیش از مردان است.
علاوه بر این بررسی وضعیت بازار کار در بین جمعیت ۱۵ تا ۲۹ سال حاکی از آن است که ۲۶.۴ درصد از جمعیت فعال در این سن بیکار هستند و تعداد بیکاری زنان در این دامنه سنی نسبت به مردان در این سن بیشتر است.
روند تغییرات نرخ بیکاری «جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله» نشان می دهد که این میزان در بهار امسال نسبت به بهار سال گذشته ۱.۵ درصد و نسبت به فصل زمستان ۹۵ نیز ۰.۹ درصد رشد داشته است و با نگاهی به آمارهای منتشره از نرخ بیکاری در تابستان 96 نیز متوجه می شویم که 24.4 درصد از جمعیت فعال 29- 15 ساله کشور در این مدت بیکار بودهاند و این شاخص در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی بیشتر بوده است.
بی شک این آمارها و کلیگویی های رسمی تنها بخشی از مرثیه پر غصه بیکاری جوانان ایرانی است چراکه درواقع بخش اعظم و مهم این ماجرای باورنکردنی از بیکاری در جامعه مربوط به بیکاری جوانان و قشر تحصیل کرده کشور است تاجایی که به عقیده بسیاری از صاحب نظران امر بمب نرخ بیکاری در قشر جوان و دانش آموختگان آموزش عالی ایران به انفجار نزدیک شده و حتی از مرز 40درصد هم گذشته است و به خطری جدی برای اقتصاد کشور تبدیل شده است.
بیکاران تحصیل کرده معضل امروز و فاجعه فردای کشور
به عقیده بسیاری از کارشناسان اقتصادی و اجتماعی، دانشگاه ها به همان صورتی که می تواند به افزایش دانایی و آگاهی های عمومی دانشجویان کمک شایانی کنند میتوانند به سادگی موجب شوند تا ذائقه جوانان برای کار و استفاده از فرصت های شغلی تغییر کند یعنی اگر دانشگاه ها و مدارس تنها به آموزشهای تئوری بسنده نکنند و در کنار همه آموزشهای علمی، فنون خاص شغلی و تجربی را به جوانان آموزش دهند دیگر فرد پس از طی دوران تحصیل خود برای ورود به بازار کار و پذیرش پیشنهادهای شغلی با مشکل مواجه نشده و میتواند به سادگی وارد بازار کار شود چرا که متاسفانه این روزها اغلب جوانان فکر می کنند که تنها در رده های مدیریتی و مشاغل پشت میزنشینی باید وارد بازار کار شده و حتما در رشته های پزشکی و مهندسی باید تحصیل کنند تا موفق شوند و حتی با تفکری غلط عنوان میکنند که اگر قرار بود وارد مشاغل ساده، فنی، مهارتی و کارگری شوند که دیگر نیاز نبود تا راه دانشگاه را در پیش بگیرند که این درواقع تفکر مهمترین دلیل بیکاری بیش از نیمی از جوانان تحصیل کرده جامعه ماست.
از سوی دیگر هم کارشناسان بازار کار و کارفرمایان به عدم تخصص جوانان تحصیل کرده اعتراض داشته و عنوان میکنند که آنچه جوانان از دانشگاه ها آموخته اند یا به هیچ عنوان جنبه تجربی و عملی نداشته و فرد تنها مدرک تئوری را دریافت کرده و یا رشته تحصیلی آنان منطبق بر نیازهای روز بازار کار کشور نیست و این به آن معناست که به طور مثال برای برخی مشاغل اصلا محلی برای اشتغال وجود ندارد و یا خروجی دانشگاه ها چند 10 برابر نیاز بازار کار به آن رشته می باشد و در نقطه مقابل برخی رشته ها نیز با کمبود شدید نیروی کار مواجه شده و تنها دلیل آن نیز عدم میل جوانان به تحصیل در آن رشته هاست که برای حل این مشکلات لازم است تا سیاستی برای توجیه دانشجویان قبل از انتخاب رشته های خاص اندیشیده شود.
در این میان برخی کارشناسان وزارت علوم و دولت را مقصر اصلی رشد جوانان تحصیل کرده اما بیکار میدانند چرا که دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی در کشور سالیان متمادی است که بدون توجه به بازار کار با ایجاد رشته های گوناگون مرتبط و بدون ارتباط با بازار کار کشور تنها به جذب دانشجو پرداخته و حتی با اتخاذ سیاست های جدید به دنبال تشویق جوانان بیشتری به دانشگاه ها بوده اند که همین نگاه کسب درآمدی برای دانشگاه ها و فرار از پذیرش هرگونه مسئولیت درباره اشتغال و پس از تحصیلات دانشگاهی افراد موجب شده تا امروز شاهد این حقیقت تلخ باشیم که به طور متوسط یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر از خروجی دانشگاه ها نتوانند کاری متناسب با رشته تحصیلی خود پیدا کرده و به جمعیت بیکار کشور افزوده شوند تاجایی که حتی وزارت کار در تازه ترین گزارش خود با موضوع وضعیت اشتغال و بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی و بیکارترین رشته های دانشگاهی کشور اعلام کرد: جامعه فارغ التحصیل یا در حال تحصیل به عنوان یکی از اصلی ترین سرمایه انسانی هر کشوری محسوب می شود که متاسفانه امروزه منطبق نبودن رشته های تحصیلی با نیاز بازار کار یکی از مشکلاتی است که گریبان بسیاری از دانش آموختگان دانشگاهی را گرفته است و در واقع در بسیاری از رشته های دانشگاهی که این روزها جوانان از آنها فارغ التحصیل شده و منتظر پیدا کردن شغل هستند هیچ گونه بازار کاری وجود نداشته و به اصطلاح عام بازار کار بسیاری از رشته های خاص دانشگاهی به صورت 100درصدی اشباع شده است.
حال اگر از رشد قارچ گونه دانشگاههای شبانه، آزاد غیرانتفاعی، پیام نور و علمی و کاربردی و دیگر نمونه های از این دست که تنها به مرکزی برای درآمدزایی از آموزش تبدیل شده هم بگذریم، باید گفت که در این شرایط بحرانی بخش اعظم این معضل ملی که گریبانگیر جامعه و دولت شده است به ناکارآمدی نظام آموزش عالی و ضعف این نهاد در ایجاد هماهنگی میان بازار کار و خروجی دانشگاه ها و حتی خروجی متناسب با بازار کار باز میگردد چرا که درآمدزایی صرف موجب شده تا امروزه شاهد این حقیقت تلخ باشیم که عدم توجه به تناسب رشته های دانشگاهی و بازار کار موجب انباشته شدن فارغالتحصیل در برخی رشتهها شده است.
ارتباط نداشتن رشتههای دانشگاهی با نیاز بازار کشور چیزی است که سالهاست از سوی کارشناسان به دولت گوش زده شده است و حتی موضوع بیکاری جوانان و ارتباط آن با رشتههای تحصیلی به گونه ای به صورت جدی تداوم پیدا کرد که مقام معظم رهبری در ابلاغیه سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه و در بند 78 این سند که در ادامه محورهای علم و فناوری تنظیم شده است با اظهار نگرانی از شرایط موجود، از دستگاههای اجرایی کشور خواستند «رابطه متقابل تحصیل با اشتغال و متناسبسازی سطوح و رشتههای تحصیلی با نقشه جامع علمی کشور و نیازهای تولید و اشتغال» مشخص شود که این مهم نشان دهنده اهمیت این موضوع و نیاز به پیگیری سریع آن توسط مسئولان است.
با اینکه رئیس جمهور دولت یازدهم بارها از حل مشکلات بیکاری و رونق اقتصادی در 100روز سخن گفته بود اما گذشت بیش از 5سال نشان داد که روز به روز بر تعداد بیکاران افزوده شده و دولت نیز هیچ اقدام مثبتی در قبال آن انجام نداده است، این مسئله نشان از یک مشکل ریشهای در نظام آموزشی کشور میدهد که خود گواهی میدهد تا این مسئله اصلاح نشود، نمیتوان با وعدههای اشتغالزایی برای فارغالتحصیلان در فلان سال و فلان ماه ابراز امیدواری کرد حتی در بسیاری از مواقع یا بیکاری به صورت کامل انکار شده و یا در یک اقدام عجیب ملت شاهد بازی با ارقام و آمارها از سوی مسئولان هستند و با وجود افزایش چشمگیر بیکاری نخبگان و جوانان تحصیل کرده در رشته هایی چون مهندسی و پزشکی که در جهان امروز تمرکز تمامی کشورها بر آنها معطوف شده است، بازهم شاهد عدم قبول کم کاری های موجود از سوی مسئولان امر هستیم.
بیکاری یکی از مهمترین ابر چالش های اقتصاد ايران
در حالی بیکاری جوانان در کشور با شیبی تند افزایش میابد که مسعود نيلي، مشاور اقتصادي رئيسجمهور نیز اردیبهشت ماه سال جاری بيكاري را يكي از 6 ابر چالش اقتصاد ايران دانسته و میگوید: از اواسط دهه 80جمعيت جوان و بهويژه متولدين دهه 60 بهجاي ورود به بازار كار، به دلايلي از قبيل نبود شغل و يا به اميد يافتن كار بهتر در آينده، ورود به بازار كار را به تعويق انداختند و وارد نظام آموزش عالي و سيستم دانشگاهي شدند اما آنگونه كه آمارها نشان ميدهد؛ اين انباشت تقاضا، از حوالي پاييز 93با بهبود چشمانداز اقتصادي كشور و افزايش اميد به بازار كار وارد شدند و بخشي از آنها ناگزير به جرگه بيكاران پيوستند.
در همین رابطه حسن روحانی نیز که همزمان با هفته دولت در شهریور ماه سال جاری در دیدار اعضای هیات دولت دوازدهم با رهبر معظم انقلاب اسلامی سخن میگفت، در گزارشی از اقدامات دولت یازدهم و برنامهها و اهداف دولت دوازدهم، گفت: مهمترین هدف دولت دوازدهم حل مشکل بیکاری است و برای رسیدن به این مهم تلاش میکنیم سالانه بیش از 900 هزار شغل ایجاد کنیم.
رئیسجمهور در ادامه گزارش خود در محضر مقام معظم رهبری، تحقق رشد 8 درصدی، مبارزه با فقر و تحقق عدالت اجتماعی را از دیگر اهداف دولت برشمرد و با بیان اینکه برای رسیدن به رشد 8 درصدی نیازمند 775 هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری جدید در سال هستیم، افزود: برای رسیدن به این هدف، بودجه و امکانات دولت کافی نیست و باید بانکها، بازار سرمایه، صندوق توسعه ملی و سرمایه بخش خصوصی به میدان بیاید و سرمایه خارجی نیز جذب شود.
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز در هفته گذشته اعلام کرد: در شرایط کنونی رفع مشکلات کشور و بخصوص موضوع اشتغال به مدارا، همدلی و اجماع نیاز دارد.
وی همچنین با بیان اینکه به تغییر برخی رفتارها از سوی دولت و ملت نیاز داریم گفت: وقتی گرفتاریهای جامعه را رصد میکنیم در مییابیم به تغییر رفتارها نیاز داریم تا این تغییرها زمینه ساز پیشرفت در جامعه شوند. در عین حال دولت بیکار ننشسته و دست به اقداماتی زده تا با شناسایی اولویتها اقدام به رفع آنها بکند که یکی از آنها سبک کردن تضمینهای بانکی برای اخذ تسهیلات روستاییان است.
ربیعی با تاکید بر اینکه در حوزه اشتغال با چند مساله خاص مواجه هستییم، بیان کرد: نخستین مساله وجود رکود مزمن بود که از سال ۸۷ آغاز شد و بیش از ۶۰ درصد کسری رشد اقتصادی درپی داشت، هماینک نیز ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی با توجه به بازار سرمایه، بودجه عمرانی، توان بانکی و میزان جذب سرمایهگذار خارجی در کشور دشوار است، میتوان این نقایص را با افزایش بهرهوری، شیوههای فنی و حرفهای و ارتقای مهارتآموزی جبران کرد.
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی مدعی شده؛ در دولت یازدهم با اختصاص ۱۷ هزار میلیارد تومان تسهیلات به بنگاههای کوچک و متوسط برای تثبیت شغل از ریزش ۲۳۰ هزار نیروی شاغل جلوگیری شده و از سوی دیگر پنجره جمعیتی در دولت یازدهم باز شد به طوری که تعدادی از جوانان دهه ۶۰ شغلی پیدا نکردند و آمار نیروهای تحصیلکرده بیکار دهه ۷۰ که انتظار بالایی از شغلشان داشتند رو به افزایش گذاشت لذا رفع این بیکاری انباشته شده نیاز به تلاش زیاد و کار کارشناسانه و برنامهریزی دارد.
این گفته ربیعی درخصوص حوزه اشتغال در شرایطی است که بر اساس اهداف و اسناد بالادستی تدوین شده در کشور، ایران باید به رشد اقتصادی ۸ درصدی دست یابد که این مهم نیازمند ایجاد۸۰۰ هزار شغل در کشور است چراکه هر یک درصد رشد اقتصادی مساوی ایجاد ۱۰۰ هزار شغل است.
این نوع نگاه وزیر تعاون،کار و رفاه اجتماعی در شرایطی است که چندی پیش دولت از طرح جدید خود برای ایجاد ۹۷۰ هزار شغل در سال ۹۶ رونمایی کرد و با ابلاغ دستورالعملهای مربوط به آن اجرایی شدنش را کلید زد.
وی همچنین در اردیبهشت ماه سال جاری از تخصيص تسهيلات 500 ميليارد توماني براي ارتقاي فني خبر داده و گفته بود: اين آمادگي ايجادشده تا دانشجوياني كه در حال فارغالتحصيلي هستند، بتوانند به پاركهاي علمي و فناوري وصل شوند.
ربيعي همچنین با اشاره به طرح «از كلاس تا كار» اظهار كرد: در اين طرح، امكان اتصال فارغالتحصيلان به بازار كار فراهم ميشود.
گفتههای ربیعی در زمینه بحرانی شدن بیکاری در کشور در شرایطی است که کارشناسان اقتصادی کشور نیز براین موضوع متفق القول هستند که اشتغال و تولید دو رکن اساسی تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی است و در نهایت پیادهسازی اقتصاد مقاومتی از مسیر حمایت از تولید داخل و استفاده از نیروی کار جوان داخلی میگذرد.
پول، مشکل اشتغال را حل نمیکند
نکته جالب در ارزیابی سخنان ربیعی؛ گزارشی است که مرکز پژوهشهای مجلس در بهمنماه سال ۹۶ منتشر و اعلام کرد؛ ارزیابی بخش اشتغال در بودجه ۹۶ حکایت از آن دارد که غلبه بر بحران بیکاری نیازمند وجود راهبرد جامع، هماهنگیهای راهبردی و اجرایی بین دستگاهی، وجود دستگاه اجرایی راهبر، پاسخگو و صرف زمان است. درحال حاضر نه راهبرد مشخص و جامع برای اشتغالزایی و رفع مشکلات اجرایی وجود دارد و نه دستگاه مشخصی وظیفه راهبری این مشکل و پاسخگویی در قبال آن را پذیرفته است. موضوع اشتغالزایی و حل مسئله بیکاری نیازمند وجود یک دیدگاه منطقهای در برنامهریزی و راهبری است که درحال حاضر جایگاه چندانی در نظام برنامهریزی و بودجهریزی کشور ندارد.
در این گزارش آمده بود؛ علاوه بر موضوع پراکندگی اعتبارات اشتغالزایی در میان دستگاههای مختلف بدون وجود ارتباط نظاممند بین آنها، بخش مهمی از هزینههایی که با هدف اشتغالزایی ایجاد شده است اساساً در بودجه نمود ندارند و در نتیجه نمیتوان در مورد میزان، عملکرد و کارآیی آنها اظهارنظر کرد. به گفته کارشناسان این مرکز؛ برای اشتغالزایی مجموعهای از اقدامات اساسی نظیر آموزش، نهادسازی، تسهیل جستوجوی شغل، تأمین مالی، حمایت مالی، بیمه و تأمین اجتماعی و... نیاز است که اولاً همگی با صرف پرداخت پول قابل حل نیست، ثانیاً اگرچه نیازمند صرف هزینه هستند، اما لزوماً این هزینهها از جنس تسهیلات بانکی وغیره نیست، بلکه عمدتاً از جنس وجوه اداره شده است.
آمار سازی یا تفاوت در بیان آمار؟!
اگر حتی تمامی آمارهای اعلام شده و اظهارنظرهاي متفاوت از سوی متوليان حوزه كار و مسئولان کشور را بپذیریم بازهم باید گفت که در شرایط موجود باز هم سالانه بين ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار دانشآموخته و فارغالتحصيل دانشگاهي متقاضي شغل شده و وارد بازار كار ميشوند كه در بهترين حالت اگر كل اشتغالزايي مورد ادعاي دولت نصيب اين افراد شود و همه آنان جذب بازار کار شده و در رشته های تحصیلی خود مشغول به کار شوند باز هم چیزی در حدود ۲۰۰ هزار نفر از افراد جدیدی که به جمع افراد جویای کار کشور افزوده میشوند و درواقع از فارغالتحصيلان نیستند به جمعيت بيكار كشور افزوده خواهند شد که این به معنای تداوم رشد بیکاری در کشور است.
البته در این میان یک مجهول دیگر به نام " ذائقه متقاضيان " نیز وجود دارد که از بازیگران اصلی بیکاری در کشور است چراکه ورود متقاضيان فارغالتحصيل به بازار كار، عملاً وضعيت و توازن بازار را نيز تغيير داده است چراكه متناسب با ارتقاي تخصص افراد و افزايش انتظار شغلي آنها، مشاغل و واحدهاي اقتصادي شاهد تغيير چنداني نبوده و عملا به همان صورت قبلی ادامه پیداکرده وبه هیچ عنوان قادر به جذب اين افراد نيستند.
نرخ بالای 50 درصدی بیکاری در سیستان و بلوچستان
در این میان بر اساس آمار رسمی، نرخ بیکاری در جوانترین استان کشور نزدیک به 38 درصد می باشد که این رقم با توجه به مشکلات موجود در این استان و فقر حاکم بر جامعه بسیار بالا به چشم میخورد تاجایی که برخی آمارهای غیررسمی نرخ بیکاری را در استان حتی بالاتر از 40 درصد عنوان میکند که البته این مهم دور از ذهن نیست.
نکته قابل توجه اینجاست که در حالی آمار بیکاری بیش از 40درصدی در استان گریبانگیر مردم محروم این منطقه است که سیستان و بلوچستان علاوه بر دارا بودن موقعیت جغرافیایی بسیار مهم که بهدلیل هممرز بودن با 2 کشور افغانستان و پاکستان که میتواند بازار بزرگی برای تولیدات داخلی باشد و حتی برخورداری از مرز آبی گسترده و تنها بندر اقیانوسی کشور میتواند بهترین نقطه از کشور برای استفاده از مزیتهای مرز و صادرات باشد که در صورت برنامهریزی درست و دقیق میتواند در مدتی کوتاه زمینه تولید و اشتغال در این استان را ایجاد کرده و در کنار حل مشکلات بیکاری موجب نابودی فقر در منطقه شود.
بیکاری بزرگترین مانع در برابر ازدواج جوانان ایرانی
در همین رابطه محسن – ش، در گفت و گو با خبرنگار جوان، اظهار داشت: فرزند اول خانواده هستم و به دلیل فوت پدر بیش از5 سال است که سرپرست خانواده 4 نفری خود هستم و با وجود اینکه درس خود را به پایان رسانده ام و 31 سال سن دارم هنوز نتوانسته ام کاری ثابت برای خود پیدا کرده و یا حتی در کاری هم راستا با مدرک تحصیلی خود مشغول شوم.
وی که خواست نامش محفوظ بماند، افزود: بیکاری بزرگترین درد جوانان ایرانی است چرا که وقتی بیکار باشی نمیتوانی زندگی مشترک تشکیل دهی و نانآور خانواده باشی، خود من با هزاران امید و آرزو درس خواندم و همزمان نیز کار میکردم تا بتوانم پس از گرفتن لیسانس بیش از پیش به خانواده کمک کنم اما باید گفت که متاسفانه هیچ روزنه امیدی به روی جوانان تحصیلکرده و بیکار گشوده نیست و مسئولان دولتی نیز همواره از اشتغال حرف میزند اما این حرفها تنها شعارهای تبلیغاتی و آمار سازی است و درواقع هیچ قدمی برای جوانان برداشته نشده است.
این جوان بیکار تحصیلکرده با تاکید بر اینکه یک مسئول دولتی طعم فقر و نداری را نمیچشد، بیان کرد: هرگز یک مسئول که حقوق نجومی دریافت کرده و یا یک سرپرست و رئیس که در زندگی خود نیاز مالی نداشته است نمیتواند درد بیکاری جوانان تحصیلکرده را درک کند و حتی در خواب هم نمیتواند ببیند که وقتی در خانوادهای همه نگاهها به جیب و دستهای یک نفر است و آن یک نفر هم باید به صورت حق الزحمه در شهرستانی دور با بدترین شرایط زندگی و کار کند یعنی چه، یک مسئول طعم نداری و فقر را نمیچشد و نمیداند زمانی که با شکم گرسنه سر بر بالین میگذاری چه معنایی دارد، یک مسئول دولتی نمیتواند درک کند وقتی با دستهای خالی وارد منزل میشوی و سرت را در مقابل نگاههای پرسشگرایانه اهل خانواده، پایین می آوری و سکوت میکنی یعنی چی.
وی با گلایه از عدم رسیدگی به مسئله بیکاری در کشور، تصریح کرد: تا وقتی مسئولان ما از افراد غنی جامعه باشند این مشکلات ادامه خواهد داشت، مجلس باید طرحی کلی برای حل مشکلات جوانان تصویب کرده و دولت نیز باید به جای واردات بی رویه کالاهای خارجی به دنبال حمایت از تولید داخلی و اقتصاد مقاومتی باشد تا زمینه اشتغال تعداد بیشتری از جوانان فراهم شده و با ورشکستگی کارگاه ها و کارخانه های تولیدی به جمعیت بیکار کشور افزوده نشود.
توجه به اقتصاد مقاومتی نسخه نجات بخش معضل بیکاری است
حسینعلی شهریاری نیز در گفت و گو با خبرنگار جوان، با تاکید بر اینکه استان سیستان و بلوچستان در زمینه اشتغال دارای ظرفیتهای فراوان و بی نظیری است، اظهار داشت: در حالی بیکاری به یکی از مهمترین معضلات مردم استان تبدیل شده است که سیستان و بلوچستان دارای ظرفیت های فراوان در امر اشتغال زایی و تولید داخلی است.
وی افزود: قرار گیری این استان در کریدور ترانزیتی شرق و هم مرز بودن با کشورهایی چون افغانستان، پاکستان و دارا بودن تنها بندر اقیانوسی کشور یکی از مهمترین دارایی های غیرقابل انکار استان سیستان و بلوچستان است که درصورت استفاده درست و اصولی از آن و برنامه ریزی دقیق، میتواند زمینه اشتغال بسیاری از جوانان بیکار این منطقه محروم را ایجاد کند.
نماینده مردم زاهدان در مجلس شورای اسلامی دریای عمان و دسترسی به اقیانوس هند را راهگشای بیکاری استان دانست و گفت: دریای عمان یکی دیگر از ظرفیتهای مهم این استان شرقی است، چرا که از طریق دریا و تجارت دریایی نیز میتوان تعداد زیادی شغل در سیستان و بلوچستان ایجاد کرد و حتی با جذب سرمایه های داخلی و خارجی این ظرفیت میتواند زمینه ساز صادرات چشمگیر محصولات دریایی به دیگر نقاط جهان باشد.
وی ادامه داد: گردشگری و جذب توریسم یکی دیگر از ظرفیت های خاص استان است که متاسفانه تاکنون هیچ کس به آن توجه جدی نداشته و با وجود برخورداری این منطقه از بسیاری از بناهای تاریخی و محوطه های باستانی هنوز هم آنچنان که باید از این موضوع حمایت نشده و اقدام مثبتی در این راستا انجام نشده است.
شهریاری خاطرنشان کرد: معادن مختلف موجود در سیستان و بلوچستان و بهره برداری از طبیعت خاص این استان پتانسیل بزرگی است که بهدرستی به آن پرداخته نشده و نسبت به آن غفلت شده است چراکه در واقع سیستان و بلوچستان به عنوان رنگینکمان معادن و بهشت کشاورزی ایران شناخته می شود و دارای ظرفیت بالایی در این زمینه هاست ولی مسئولان استان تاکنون به این ظرفیت عظیم توجه مناسبی نداشتهاند.
نماینده مردم زاهدان در مجلس شورای اسلامی تأکید کرد: متأسفانه در حال حاضر دولت در سیستان و بلوچستان بهدنبال اقدامات پوپولیستی است و اقدامات زیرساختی و مناسبی در راستای ایجاد اشتغال برای جوانان استان صورت نمیگیرد که این مهم را میتوان در سیاست استانداران این استان دید که تنها در پی دامن زدن به مسائل قومیتی بوده و هیچ تلاشی برای آبادانی و رشد اقتصادی این منطقه نکردند.
وی در پایان با درخواست از دولت برای پیگیری جدی مشکل بیکاری در کشور، تصریح کرد: مسئولان باید هرچه زودتر برای حل مشکل بیکاری جوانان تحصیل کرده و ایجاد هماهنگی میان خروجی رشته های دانشگاهی با تقاضای بازار کار کشور اقدام کرده و این معضل ملی را قبل از تبدیل شدن به یک فاجعه بزرگ اقتصادی، کنترل کند که البته این مهم هم تنها با توجه ویژه به اقتصاد مقاومتی قابل دست یابی است.
انتهای پیام/
کد مطلب: 428639