۰

مگر میتوان پهلوی تو بود و شکسته نبود

میگویند مادر که از دنیا برود اول از همه بابای خانه یتیم می شود و امشب همان شبیست که علی هم به همراه فرزندانش بار دیگر یتیم می شود .
مگر میتوان پهلوی تو بود و شکسته نبود
مگر میتوان پهلوی تو بود و شکسته نبود
به گزارش پاپایا؛ وبلاگ سرباز بلاگ نوشت: آن شب آن که بر در می‌کوبید شباهنگام، به کشتن چراغ آمده بود...».
توفان فرا رسید... . چه می‌خواهند از آشیان عاشقانه مهر و ماه؟ تو بنشین بانو! تو برنخیز به گشودن در؛ تو پشت در نایست! نرو...، همین جا بمان. آن که مشت بر در خانه‌ات می‌کوبد، با خداوند در ستیز است.
آن ‌که شعله به دست در کوچه ایستاده، فتنه نابکاری‌‌ است که قصد برافروختن آتشی ابدی دارد؛ آتش نفاقی که تا همیشه تاریخ خواهد سوخت. آن که ناسزا می‌گوید و قصد آشیان تو را دارد، کینه کهنه‌ای دارد که امروز سر برآورده و کمر به نابود کردن حقیقت بسته، غافل از آنکه خداوند هرگز نخواهد گذاشت؛ مگر نه اینکه خداوند «نور خود را در همه جا به ظهور می‌رساند؛ هرچند کافران را خوش نیاید»؟!
فاطمه جان برخیز؛ وگرنه آسمان بر زمین سقوط خواهد کرد. برخیز و چنین رنجور به دیوار تکیه نده که تمام عالم به تو اتکا دارد.
تو هنوز باید باشى. هنوز اسلام نیازمند خطبه‌های توست. هنوز امیرالمؤمنین علی(ع) انقلاب و غیرت فاطمى تو را پشتوانه خویش می‌خواهد. برخیز و با همین نیمه‌جان مجروح، با همین پیکر زخم‌خورده در کوچه‌های شهر جاری شو.
ایام  ایام شهادت نخستین ستاره ای  است که در عرش به خورشید نبوت رسید ستاره ای نیلی به رنگ خورشیدهای دنباله دارکه هنوز که هنوز است  تاریخ زلالی زمین را تضمین کرده اند .
فاطمه جان رودها رواندد شب و روز در گذر است اما آنچه ماندگار است یاد پهلوی شکسته و صورت نیلی تو در یاد مریدان تو  و فرزندانت است
ای زلال ترین از آب و آینه ای که تاریخ نامت را به احترام می نگارد ای زلال تر از نسیم و ای ماناتر از عشق می دانم هیچ سنگی لایق آن نبوده است که بر مزارت بنشیند و از این رو تنها خورشید بر مزار تو سایه بان است
در جایی خواندم :
مگر میتوان پهلوی تو بود و شکسته نبود ؟
کد مطلب: 423187