خسرو معتضد
رئیس پلیس دیوانه و غیرعادی دوبی که گاهی پا از گلیم خویش فراتر میگذارد، سپهبد ضاح یا چنین نامی و شبیه به آنکه میتوان او را فریق (سپهبد) ضایع هم خواند، بتازگی در نقش عزت ابراهیم الدوری، معاون معدوم صدام و خیرالله طلفاح پدرزن او که گویا روحشان در جسم سپهبد ضاح حلول کرده، ایرانیان مقیم امارات متحده عربی را تهدید کرده که باید ظرف سه سال امارات متحده عربی را ترک کنند.
حدود پانصد هزار ایرانی اهل تجارت و صنعت، سازنده، بیآزار، قانون شناس و محترم در امارات متحده عربی زندگی میکنند که شنیدم چند صد هزار شرکت و بنگاه دارند. بسیاری از ایرانیان به علت تبلیغات زیادی که افراد بیوجود دلال صفت، اجنبی پرست و کاسب بیمسؤولیت مانند «شب خیز» از طریق تلویزیونهای کذایی لس آنجلس در دهههای گذشته میکردند، راهی امارات متحده عربی شدند و چون روابط دوستانهای میان ایران و امارات برقرار بود و شیخ زاید فقید علاقه زیادی به حضور و فعالیت ایرانیان نشان میداد، هم به کار و فعالیت پرداختند، هم در آنجا ساکن شدند و نقش مهمی در شکوفایی اقتصادی امارات ایفا کردند. متأسفانه از چند سال پیش افراد کم دانش، متعصب، جاهل و نژادپرستی که بشدت تحت تأثیر تبلیغات پان عربیستی بوده و احیاناً از شاهزادگان شرور سعودی حق و حساب دریافت میکنند، به مناصبی در امارات نایل شده و با استفاده از ماجرای اختلافات 37 ساله آمریکا و ایران و تحریم از یکسو و خواب آلودگی وزارت امور خارجه ما که تصور میکند اینان هم موگرینی و جان کری و فیلیپ هاموند و فابیوس و اشتاین مایر و خانم اشتون هستند، مزاحمتهایی برای ایرانیان زحمتکش امارات متحده عربی که سر در کار صنعت و تجارت داشته، اساساً وارد عالم سیاست نیستند و مو به مو مقررات دولتی امارات را اجرا میکنند، ایجاد کردهاند. ایرانیان آن قدر در دوبی و ابوظبی سرمایهگذاری کرده و تشویق به سرمایهگذاری شدهاند که نقش سه میلیون شهروند ترکیه در جمهوری فدرال آلمان را ایفا میکنند.
برخی مردم ایران حافظه تاریخی خوبی ندارند. در سالهای قرن نوزدهم و بیستم، دولت عثمانی با توجه به علاقه و ارادت ایرانیان به بقاع متبرکه عتبات عالیات، ایرانیان را تشویق میکرد در بین النهرین به اصطلاح مجاور شوند. دولت عثمانی عایدات هنگفتی از سفر زائران ایرانی به نجف و کربلا و کاظمین و سامرا داشت. بسیاری از ایرانیان ثروتمند وصیت میکردند اجسادشان در گورستانهای شهرهای مقدسه عراق دفن شود. دولت عثمانی درآمد خوبی از این محل و نیز حق ورود زائران ایرانی و هزینههای اقامت و زیارت آنان در عتبات داشت، ولی گاهی بعضی از والیان بغداد دچار جنون شده، دستور حمله به شهرهای مذهبی و غارت اموال ایرانیان را میدادند. در زمان تسلط حزب بعث بر عراق حدود 400 هزار ایرانی از سال 1348 تا 1353 که روابط بهبود یافت، اخراج شدند و با آغاز جنگ ایران و عراق و قبل از آن هم هزاران ایرانی را به ایران عودت دادند که نام اینان معاودین شده بود. رهبران دزد و غارتگر حزب بعث تمام اموال منقول و غیرمنقول اخراجیها را که در میان آنان بازرگانان و پیشهوران بودند، مصادره کرده، آنان را با کامیون به ده بیست کیلومتری مرز ایران آورده، از کامیون به زیر میریختند که در سرمای زمستان با پاهای زخمین، مرد و زن و کودک به مرز ایران رسیده در اردوگاههای موقت اسکان مییافتند.
من یادم میآید مرتب رادیو بغداد به شیخ نشینها یادآوری میکرد مانند بعثیهای خونخوار رخنه گران ایرانی را از خلیج که نام قلابی آن را میبرد، بیرون کنند.
صدام مرد و مردار شد و اعضای حزب بعث و دولت جنایتکار بعثی اعدام و نابود شدند و همسر صدام ساجده هم چند هفته پیش راهی دوزخ شد، اما شیخ مفلوک ضاح، رئیس پلیس امارات، مرد دیوانهای است که شنیدهایم مأموران او در فرودگاه با ایرانیان جسارت و بیادبی میکنند و در حقیقت در حالی که سالانه میلیاردها دلار از طریق واردات مجدد به ایران درآمد دارند و همه میدانند ایرانیان چقدر به اقتصاد امارات کمک میکنند، نوکر صفت و حقیرانه در راه رضایت اربابان آمریکایی به آزار ایرانیان میکوشند.
بتازگی دیدم ارتشی هم به راه انداخته با تانکها و زرهپوشها و هواپیماهایی که آمریکا و انگلستان برای رونق اقتصاد جنگی کشورهای خود به آنان قالب کردهاند، مارش و سرود نواخت، اما در نهایت فضاحت در یمن دچار شکست و تلفات سنگین شده از مشارکت با محمد بن سلمان که اعراب او را «محمد رینگو» میخوانند، خودداری کردند و اکنون میان آنها و عربستان اختلاف نظر و تکدر روی داده است. در وزارت امور خارجه ما فقط روی آمریکا و غرب میاندیشند و مسایل مبتلا به ایرانیان در ترکمنستان و امارات و سایر کشورها از جمله عربستان را چندان مهم نمیدانند.
هر روز تعداد زیادی هواپیما مسافران ایرانی را به دوبی میبرد و در برابر علاقه و محبت ایرانیها به سیر و سیاحت در دوبی که نتیجه تبلیغات امثال «شب خیز» معلوم الحال است، دشمنی و جسارت امثال ضاح که روح بعثیها در کالبدش دمیده شده، بیشتر میشود. (ادامه دارد).