۰
گزارش پاپایا ازمعلمی که پای دانش آموزش شد؛

تهیه ویلچر برای علی اصغر آرزوی معلم فنوجی/تن نحیف شاگرد در آغوش گرم معلم

معلم مهربان فنوجی هر روز دانش آموز معلولش را در آغوش گرفته و به مدرسه می برد.
تهیه ویلچر برای علی اصغر آرزوی معلم  فنوجی/تن نحیف شاگرد در آغوش گرم معلم
تهیه ویلچر برای علی اصغر آرزوی معلم فنوجی/تن نحیف شاگرد در آغوش گرم معلم
به گزارش پاپایا، چند روز است که در فضای مجازی استان سخن از معلمی است که به بچه ها درس عشق و ایثار می دهد معلمی که برای جا نماند دانش آموزش معلولش از قطار علم و دانش، خود به شخصه هر صبح و عصر او را که توانایی حرکت نداشته به آغوش کشیده و با پیمودن راهی طولانی علی اصغر8 ساله  را  به مدرسه می آورد و بعد از تعطیلی باز وی را بر دوش سوار کرده و به خانه باز می گرداند.
آری اینجا سیستان و بلوچستان است سرزمینی که محروم ترین فرزندان ایران در آن رشد و نمو پیدا می کنند  سرزمین نخل و کویر، سرزمینی که قلب مردمانش همچون گرمای آفتاب سوزان بلوچستان گرم و مهربان است و معلمانی دارد که سالهاست برای دانش آموزانشان از جان مایه می گزارند اینجا خواستگاهی است که آوازه معلمین فداکارش گوش فلک را پر کرده و درست همین سال گذشته بود که خبر از جان گذشتگی معلم خاشی زبان زد خاص و عام بود و امروز نیز از گوشه دیگر این استان پهناورد  خبر رشادت و بزرگمردی  «یوسف یوسفیان»  معلم روستایی دورافتاده به نام « مغانشابو » در شهرستان فنوج  بحث گرم محافل شده معلمی که عشق و فداکاری این روزها سرمشق دانش آموزان استان محروم سیستان و بلوچستان شده است.
می گویند شغل معلمی پیشه انبیاست و سراسر عشق، عشقی  که معلمین این استان نفس به نفس آن را با دانش آموزانشان تقسیم کرده اند و بسیارند در این بین معلمان فداکاری که همچنین کارهای ارزنده ای برای فرزندان محروم این قطعه از خاک وطن انجام می دهند و هنوز آوازه رشادت هایشان جهانی نشده است.
علی اصغر بارانی کودک معلول 8 ساله روستای "مغانشابو" هر صبح زود نگاهش به آمدن ژان والژانی است که او را در آغوش گرفته و به مدرسه ببرد و پای تخته بنشاند، این مرد کسی نیست جز معلم مهربانش، یوسف یوسفی معلم 35 ساله فهنوجی که خود در کودکی طعم تلخ محرومیت را  چشیده هر روز مسافت 1 کیلومتری را برای بردن علی اصغر به مدرسه طی میکند  و آرزویی جز خرید ویلچر برای علی اصغر کوچک ندارد و می گوید همه پیگیرهایش برای تهیه ویلچر از بهزیستی بی نتیجه مانده است.
آری معلم فداکار ما هم مانند دیگر کودکان محروم این استان طعم فقر و محرومیت را با گوشت و پوست خود لمس کرده خود نیز در دوران دبستان برای درس خواندن مسافت بسیار طولانی را از خانه به مدرسه طی می کرده و در آن دوران خانواده اش حتی توانایی خرید لوازم التحریر برای وی را نداشتند به گونه ای که حتی کیف مدرسه ای جز یک کیسه نخی برنج نداشت اما یوسف با توجه به علاقه شدیدی که به درس داشته توانسته همه سختی های را به جان بخرد و پس از اتمام مقطع پیش دانشگاهی به عنوان سرباز معلم مشغول به تدریس به بچه های روستاهای اطراف شد.
وی که خود تمام سختی های دانش آموزان را درک می کند تصمیم به ادامه این راه گرفت و تدریس را ادامه داد این معلم 35 ساله حالا 3 فرزند دارد و برای خدمت به مردم استانش با خانواده به روستا نقل مکان کرده و در حال حاضر در یک اتاق زندگی می کند.
گفتنی است که دبستان مولوی 66 دانش آموز دارد که 3 نفر از این تعداد معلول بوده و علی اصغر یکی از این 3 نفر است و با توجه به اینکه توانایی راه رفتن ندارد امسال قصد حضور پیدا کردن در مدرسه را نداشت اما این معلم فداکار با توجه به اینکه از علاقه  علی اصغر به تحصیل آگاه بود از ابتدای سال تحصیلی خود  علی اصغر را در آغوش می گیرد و به مدرسه می آورد علی اصغر که توانایی نشستن بر روی نیمکت های مدرسه را ندارد تمام ساعت کلاس بر روی میز معلم می نشیند.
از دیگر مشکلاتی که تمام دانش آموزان این روستا با آن رو به رو هستند نبود سرویس بهداشتی در مدرسه و عدم پوشش مناسب در فصول گرما و سرما است و به گفته یوسفیان بچه ها برای رفع نیاز به خانه های اطراف می روند و حالا او خود آستین همت را برای ساخت سرویس مدرسه برای دانش آموزان بالا زده و از طرفی با توجه به نزدیکی مدرسه به جاده هر روز پس از تعطیلی بچه ها یکی از معلم‌ها باید کنار جاده بایستد تا بچه‌ها به سلامت از آن عبور کنند.
اگر نگاهی به چهره معصوم دانش آموزان این مدرسه بیندازی محرومیت در چهره آنها موج می‌زند.  دانش آموزانی که در سرما و گرما هر روز با دمپایی به مدرسه می‌آیند و داشتن کیف و کفش نو آرزوی بزرگی است که بسیاری از آنها  در دل دارند.
 
انتهای پیام//
کد مطلب: 427213