به گزارش
پاپایا، شهید عبدالحسین عرب نژاد متولد 1348 بود. او در 23 خرداد سال 67 یعنی سال پایانی جنگ، در 19 سالگی در عملیات بیت المقدس7 به شهادت رسید اما هیچ گاه خبری از پیکر او نرسید و اسمش جزو شهدای مفقود الجسد باقی ماند تا اینکه چندی پیش نتایج آزمایش DNA که خانواده شهید انجام داده بودند رسما اعلام شد و طبق آن مشخص شد یکی از 5 شهید گمنام مدفون شده در مسجد فائق تهران، همان شهید عبدالحسین عرب نژاد است. این درحالیست که چند سال قبل طبق خوابی که دیده شده بود مشخص شد پسر عموی شهیدعبدالحسین عربنژاد به نام شهید حسین عرب نژاد هم یکی از شهدای گمنامیست که در مسجد فائق به خاک سپرده شده است.
متن وصیت نامه شهید عبدالحسین عرب نژاد به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
و گمان نکنید که کسانی که در راه خدا کشته می شوند مردگانند بلکه آنها زندگانند و در نزد خدا روزی می خورند.
با سلام و درود بر امام زمان (عج) و نایب بر حقش امام خمینی و درود بر رزمندگان جبهه حق و با سلام بر شهیدان راه اسلام به خصوص شهید مظلوم دکتر بهشتی و یارانش.
مادر جان! امیدوارم که مرا حلال کنید. اگر چه من شما را خیلی اذیت کردم و اگر چه من سعادتی نصیبم شد و شهید شدم مبادا در نبودن من گریه کنید. در شهادت من همیشه شربت و شیرینی پخش کنید و خوشحال باشید و هیچوقت ناراحت نشوید و خوشحال باشید که توانستهاید چنین فرزندی را در راه اسلام فدا کنید. گرچه خون من ارزشی ندارد در برابر اسلام و اگر چنانچه خواستید گریه کنید به یاد عاشورای امام حسین(ع) و به یاد نوجوان امام حسین(ع) علی اکبر که همگی در روز عاشورا شهید شدند گریه کنید و همیشه به یاد مصیبتهای حضرت زینب(س) باشید و گریه کنید و اگر من شهید شدم من را در کنار شهدای دیگر در گلزار شهدای خانوک دفن کنید و همیشه با صبر باشید و شبهای جمعه کنار گلزار شهداء کمی مکث کنید و این چنین است که شهیدان زنده اند.
و همگی را به تقوا و صبر الهی دعوت میکنم و میخواهم همه خواهران و برادرانم را به تقوا دعوت کنید و همیشه با صبر باشید در برابر مشکلات.
مادر جان! حلالم کن و میدانم که تو خیلی مهربان بودی ما نادان بودیم و قدر شما را ندانستیم و همیشه شما را اذیت و ناراحت میکردم و امیدوارم که مرا ببخشید و عفو کنید و پدر جان میدانم که شما هم برای من خیلی زحمت کشیدهاید تا مرا تربیت کردهاید و زحمت کشیدهاید. پدر جان امیدوارم که شما هم مرا عفو کنید و مرا ببخشید اگر چه قدر شما را ندانستم. امید عفو دارم و از شما خواهران و برادرانم میخواهم که با تقوا باشید و در کارهایتان خدا را در نظر بگیرید و از شما هم میخواهم که مرا عفو کنید از کوچک تا بزرگ و از ننه جان هم میخواهم که مرا عفو کند و خلاصه از همه اقوام و خویشان، دوستان و آشنایان دور و نزدیک میخواهم که مرا ببخشند. و از دوستان میخواهم که تقوا را پیشه کنند و این نصیحت را از یک دوست حقیر و نادان بپذیرید.
از کلیه دوستان در سنگر مدرسه میخواهم که سنگرها را حفظ کنند و درسشان را بخوانند و به این کشور مقدس اسلامی کمک کنند تا ما به کشورهای دیگر نیاز نداشته باشیم و دست ظالمان و مستکبران را از این کشور مقدس اسلامی کوتاه کنند. تا بتوانند خود یکی از چرخهای این میهن خویش را بچرخانند و از آنها هم میخواهم همچنان که درس میخوانند، ادامه بدهند و با صبر و با تقوا باشند و مبادا این امام امت را تنها بگذارند و این امام را یاری کنند تا انقلاب مهدی(عج) و همچنین میخواهم که به نماز جماعت تا میتوانند بروند و نمازها را سر وقت بخوانند و خدا را در هر حال در نظر بگیرند و بعد از نمازها دعا کنید به جان امام و پیروزی رزمندگان
از خواهرانم میخواهم که حجاب را رعایت کنند و همیشه پشتیبان امام امت باشند و امام را در هر حال یاری کنند. و از شما میخواهم که هر روز پنج شنبه سر مزار من بیایید و کمی مکث کنید و به یاد این شهیدان باشید و به یاد شهیدان کربلا باشید.
و دیگر عرضی ندارم جز سلامتی شما
خدا یارتان، الله نگهدارتان
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
از عمر ما بکاه و بر عمر او بیفزا
اسیران جندالله آزادشان بگردان
شهادت در رهت را نصیب ما بگردان
منتظری نستوه برای نسل اسلام محافظت بفرما
الهی آمین یارب الهی آمین یا رب
7/10/65 روز یک شنبه
"عبدالحسین عربنژاد"