در دانشنامه فیلم شریمر، در همان ابتدای مدخل Horror Films آمده است: فیلمهای ترسناک تمرکزشان بر آن چیزی است که ما را بهراساند، رازگونگی و ناشناخته بودن، مرگ و نقض عضو و فقدان قوه تشخیص. آنها هدفشان بیرون کشیدن واکنشها نسبت به ترس یا تنفر از مخاطبان است؛ خواه با ارائه یا آفرینش حالت دماغی یا با بازنمایی گرافیکی. وحشت به شکل متناقضی لذتآور است، واکنشی کنترلشدهای از ترس فراهم میکند که احتمالاً رویه کاتارسیسی دارد.
با چنین تعریفی باید به سراغ فیلم بخش «سایههای ترس» شب گذشته جشنواره فیلم جهانی فجر رفت. واکنش شب گذشته مخاطبان در سالن شماره یک قابلتامل بود. هنوز چیزی از فیلم نگذشته بود که اهالی سالن آن را ترک کردند و مابقی نیز یک چرت شبانه در سالن خنک شماره یک چارسو را دنبال کردند. در سانسی که شبهای گذشته به عنوان محبوبترین بخش شناخته میشد، جمعیتی سی نفره تا انتها پای تماشای فیلم «سرحد مرزی» نشستند. فیلم لهستانی که داستانی ساده و فاقد هر گونه تعلیق، نتوانست مخاطب خود را روی صندلی میخکوب کند و باز این پرسش مطرح است که چه کسی این آثار را انتخاب کرده است.
مشکل عدمدرک تیم انتخاب جشنواره جهانی فیلم فجر از مفهومی به نام ژانر تنها در بخش «سایههای ترس» نمودار نمیشود. کافی است نگاهی به کاتالوگ جشنواره و دفترچه راهنمای آن بیاندازیم تا فاجعه ژانرشناسی را در آن کشف کنیم و از آن دچار شعف شویم. در برابر فیلم «بینام و نشان» لکههای زرد رنگ قطاروار دنبال شدهاند: داستانی، مستند، تخیلی، کمدی، تجربی، ترسناک، جنایی، اکشن، دلهره، معنوی، اجتماعی، مردمشناسی، طنزو
پرسش اول آن است که طنز با کمدی چه تفاوتی دارد؟ البته آنانکه نظریه ژانر را میشناسند میدانند چه تفاوتی دارد؛ ولی طراح جدول صد در صد نمیداند کمدی یک ژانر است و طنز نه در سینما، بلکه در نقد ادبی نوعی از کمدی است. بماند که معنوی و اجتماعی و مردمشناسی نمیتواند ژانر باشد؛ بلکه زمینهای است که میتواند در فیلم نمودار شود.
حال اگر یک برگ در همان کاتالوگ پیش رویم میبینیم که با چه خامدستی روبهروی تمام آثار بخش «سایههای ترس» تنها رنگ خاکستری به زیر واژه «ترسناک» حک شده است. در اینجا باز مشخص میشود شخصیت مرموز داستان ما فرق میان Thriller و Horror را نمیداند.
مشکل از آنجایی ناشی میشود که به نظر میرسد شخصیتهای درگیر با چنین مباحثی فاقد مطالعات میدانی و کتابخانهای مناسب هستند. در کشوری که میتوان به راحتی افرادی را معرفی کرد که درباره نظریه نسبتاً شکست خورده ژانر داد سخن دهند، مشخص نیست سازوکار به چه نحوی است که نتیجهاش فاجعه شب گذشته باشد.
کافی است کمی در فضای مجازی جستجو کرد. به دیگرانی که فیلم زیاد میبینند اعتماد کرد و حداقل شاخکها به لرزه در آید که برای یک بخش جذاب چه انتخاب کنیم. بیایید به لیستها رجوع کنیم. کافی آنها را مرور کنیم تا دریابیم در سال 2016 محبوبترین و مقبولترین آثار سینمای وحشت چه بودهاند. در اینجا تنها به چند اثر مشترک لیستها اشاره میشود:
The Witch
Green Room
Lights Out
The Neon Domon
The Conjouring 2
Don't Breath
Ouija
این البته محصول فهرست منتقدان است؛ ولی میشود به مخاطبان هم توجه کرد. The Wailing کرهای نمونه بسیار خوبی است. فیلمی که محبوب منتقدان بوده و هم محبوب مخاطبان. لازم نبود برای اکران فیلمهای ترسناک دست به دامن اهالی شرق اروپا شد، میشد از تایلند هم فیلم واقعاً ترسناک آورد.
به هر روی آنچه مشهود است فقدان درک و سواد در تیم انتخاب این بخش و البته دفترچه راهنما نسبت به مسئله ژانر است؛ کما اینکه موضوع ژانر در روزگار کنونی دستخوش تغییرات بنیادی در تعاریف شده است که بعید است در این جشنواره کسی به آن توجه کرده باشد.
انتهای پیام/