به گزارش
پاپایا، به نقل از نامه نیوز،مهم ترین نقاط یا نکات نخستین پیام در جایگاه جدید را می توان در این فقرات برشمرد:
نخست این که او پیام زنده و مستقیم فرستاد. در دفتر خود نشست و مثل یک رییس جمهور مقتدر با مردم سخن گفت. منتظر تماس خبرنگار صدا و سیما نماند یا بیان نظرات خود را به نشست خبری موکول نکرد. بدین ترتیب مجال سانسور را از دستگاه شهره به سانسور سلب کرد.
دوم: روحانی از رییس جمهوری اسبق ایران با نام و نام خانوادگی اصلی وسجلی که آحاد مردم از آن برخوردارند و نه تعبیر «رییس دولت اصلاحات» یاد کرد. (ما البته هنوز نمی دانیم می توانیم با وجود پخش از دو شبکه سیما بنویسیم یا اگر بنویسیم مشمول ممیزی می شود).
او این نام را که بی شک در ترغیب و تهییج کثیری از رای دهندگان مؤثر بوده اما به تنهایی به کار نبرد. مانند چهار سال قبل از هاشمی رفسنجانی هم یاد کرد و این بار با افسوس و دریغ که در میان ما نیست و آن گاه نوبت به رییس جمهور اصلاحات رسید و سپس از ناطق نوری و سید حسن خمینی واسحاق جهانگیری هم به نیکی یاد کرد و نیز خانواده های شهید مطهری و شهید بهشتی. از دیگران نیز اما از اینان نام برد.
سوم: حسن روحانی اما از رقیبان یاد نکرد و البته چگونه آن سه را بستاید در حالی که در برابر دیدگان ایرانیان هر چه بر زبان شان آمد گفتند و سره را با ناسره آمیختند و بارها و بارها او را متهم به دروغ کردند. میر سلیم البته کمتر اما باقر قالیباف کاری کرد و سخنانی چنان سخیف بر زبان آورد که بعید است زین پس بتواند در چشم روحانی نگاه کند. آن همه پرده دری اما آیا برای آن بود که صحنه را ترک کند؟!
ابراهیم رییسی نیز روحانی را انگار به چشم متهمی می دید که انگار بار همه فقر و بیکاری بر دوش اوست و چنان روحانی را به خشم و غضب آورد که ناچار شد در حضور و غیاب بر او بتازد.
روحانی از رقیبان یاد نکرد و اگر می خواست هاشمی طبا را مستثنا سازد شاید نام نبردن از ابراهیم رییسی و باقر قالیباف و مصطفی میرسلیم بیشتر توی چشم می زد.
چهارم: روحانی از صدا و سیما هم تشکر نکرد. سهل است که از این رسانه سخت شاکی است.
از رسانه های همگانی و اجتماعی اما تشکر کرد. او بنا دارد صدا و سیمای جمهوری اسلامی را از شکل تریبون رقیبان خارج سازد.
چنان که در یادداشت قبلی هم آمد صدا وسیما اگر چه در مناظره ها و آن هم به صورت شکلی و در نوع اجرای مجری و تخصیص وقت بی طرف می نمود و تازه این بی طرفی در قالب سؤالات جلو نداشت اما از برنامه های دیگر پیدا بود دوست ندارند روحانی بماند یا دست کم در بخشی از مخاطبان این احساس درمی گرفت. با این اوصاف به نظر می رسد حسن روحانی در این دوره با صدا و سیما صریح تر خواهد بود.
پنجم: روحانی تفسیر همه پرسی از انتخابات را اگر نه مستقیما که با اشاره تکرار کرد. آنجا که گفت: «شما به همه آنها که ما را به بازگشت به گذشته و توقف در شرایط فعلی می خواندند نه گفتید و زمانه را به جلو راندید.»
ششم: او برای اولین بار از رییس جمهوری با عنوان رییس «همه جمهور» و « وکیل ملت» یاد کرد. یعنی من رییس اداره تدارکات نیستم که تنها تأمین آب و نان و گوشت مردم و نهادهای دیگر بر عهده ام باشد. از «رییس دولت» هم فراتر رفت و بر «رییس جمهور» بودن تأکید ورزید.
در عین حال بر این موضع توقف نکرد و خود را نماینده مطالبات مردم دانست. به عبارت دیگر نمی خواهد مساوی و مساوق با کل ساختار قدرت شناخته شود بلکه انگار به وکالت از جانب آنان به ساختار راه یافته است.
هفتم: اعلام پای بندی به برنامه ارایه شده در انتخابات را هنگامی می توانیم مهم و جدی بدانیم که به یاد آوریم عنوان این برنامه «آزادی و امنیت، آرامش و پیشرفت» است.
او دوباره تکرار نکرد اما می توان بخشی از مقدمه را ذیل عنوان «دوباره ایران» بی هیچ توضیح و حاشیه ای نقل کرد:
«اگر چه انتخابات برگزار می شود اما نهادهایی بیرون از دایره پاسخ گویی وجود دارند. دولت و مجلس با ساز وکار انتخابات اداره می شوند و بقیه ارکان نظیر رهبری و قوه قضاییه نیز غیر مستقیم منتخب مردم هستند. اما نهادهایی وجود دارند که در قبال عملکرد خود پاسخ گو نیستند.
بنیادهای اقتصادی ، شرکت های متعلق به نهاد های مذهبی و دستگاه هایی متعلق به نهادهای عمومی غیر دولتی هستند که پاسخ گوی اعمال خود نیستند و برخی حتی مالیات هم نمی دهند. رسیدن به توسعه و حل بسیاری از مشکلات نیازمند پاسخ گویی همگان در برابر قانون است.»
جان کلام این که روحانی این بار می خواهد نه تنها رییس دولت و رییس قوه اجرایی که رییس «جمهور»باشد.
نگاهی به متن سوگند نامه رییس جمهوری در قانون اساسی هم نشان می دهد اگر قرار بود تنها رییس دولت باشد ادای این همه سوگند در حوزه های خارج از حوزه دولت نامرتبط بود.