به گزارش
پاپایا، به نقل از
خبرگزاری میزان، روز گذشته مجلس سنای امریکا طرح تحریمهایی را علیه ایران تصویب کرد که به موجب ان دولت ترامپ میتواند با عنوان و پوشش حمایت از تروریسم، نقض حقوق بشر و فعالیتهای موشکی، جمهوری اسلامی ایران را مورد تحریم قرار دهد. از این طرح و مفاد ان با عنوان مادر تحریمها یاد میشود.
به همین منظور دکتر محمدجواد لاریجانی نظریه پرداز سیاسی و استراتژیست مسائل داخلی و بین المللی یادداشتی را در اختیار
خبرگزاری میزان قرار داده است که شرح ان در ادامه میخوانید:
۱. عنوان " ۱ + ۵ " برای مذاکرات هستهای از ابتدا گزینش موجهی نبود، زیرا معنای آن یک خط "مقابله" است که یک سوی آن " ۱ + ۵ " کشور جهان هستند و در سوی دیگر جمهوری اسلامی ایران. البته اگر در اسناد و تعهدات توازن بود، این "چینش" نمای قدرتمندی را عرضه میکرد، لیکن در تمام مذاکرات (قبل و بعد برجام) و اسناد و قرارها، گویی ایران در جایگاه متهم نشانده شده و " ۱ + ۵ " او را محاکمه میکنند و در نهایت با اعمال "قدرت" او را مجبور به پذیرش تعهدات سنگین نمودهاند و، چون هیچ اعتمادی به جمهوری اسلامی ایران نداشتند، عمده تعهدات اولیه را یکجا از ایران وصول کردهاند، ولی تعهدات خود آنان "مقول باتشکیک" قابل تفسیر و حتی الغاء یکسویه مانده است! حال همین چیدمان تحقیر آمیز – که پذیرش آن توسط دیپلماتهای ورزیده ما بسیار شگفت انگیز است – دوام نیاورده و در آستانه تنازل به صورت " ۱ + ۴ " قرار گرفته است!
۲. آشکارا واشنگتن در حال زمینه چینی و خروج از زیر بار هر گونه تعهدی از برجام است. رسما گفتهاند که برجام از تعهد پاریس محکمتر نیست و اصلا قراردادی نیست، لذا خروج از آن احتیاج به هیچ مصوبهای ندارد! حتی دولت لازم نیست آن را اعلام کند؟! کافی است به آن اعتنایی نکرده و به تحریمهای وسیعتر علیه جمهوری اسلامی ایران بپردازد! بحث بازنگری در برجام یا "دوباره مذاکرده کردن" هم برای چیدن میوههای عملی فشارهای جدید مطرح میگردد. در این میان نکته جالب این است که خانم موگرینی اعلام میکند: "اگر آمریکا هم از برجام خارج شود اروپا به آن متعهد میماند"؟! در برخورد اولیه این تصمیم یک دستاورد برای ایران محسوب میشود، اما واقعیت غیر آن است: خروج آمریکا به معنای فروپاشی کامل برجام است و در آن صورت ایران هم – به رغم تحمل خسارات عظیم _. این حق را دارد که برای خود مسیر جدیدی را بر گزیند. پابرجایی اروپاییها، یعنی با همین دستاوردهای موجود، ایران راضی باشد و حق رجوع و پیگیری برنامههای خود بدون توجه به تعهدات لغو شده را ندارد. لازم به ذکر است که دستاوردهای فعلی عمدتا و عملا در همان چارچوب " ۱ + ۴ " است: دسترسی دیپلماتهای ما به پایتختهای اروپایی، تعاملات محدود بانکهای کوچک و خویشتن داری بانکهای بزرگ وشرکتهای عمده از هر گونه تعامل جدی از ترس مجازاتهای آمریکا.
در امر فروش نفت هم به خاطر بلوکه شدن پولها، ایران مجبور است صرفا کالاهایی که دولت خریدار نفت میخواهد به جای دریافت وجه وارد کند.
۳. دولت محترم باید از همین آغاز کار، خیال اروپائیها را راحت کند: اگر هر یک از کشورهای " ۱ + ۵ " و بخصوص آمریکا از مدار تعهدات برجام خارج شود، جمهوری اسلامی ایران هم خود را متعهد به رعایت هیچ یک از بندهای برجام نخواهد دانست و استراتژیهای توسعه خویش را بدون توجه به برجام و با نظارتهای حداقلی NPT پیش خواهد برد. اروپائیها به جای اینکه به ظاهر به ما دلداری بدهند که "اگر آمریکا تعهدات خود را انجام ندهد آنها انجام میدهند"، باید به آمریکا بفهمانند که " ۱ + ۴ " در کار نخواهد بود! روشن و صریح.
۴. سیاست آمریکا و مقصد اصلی آنها "نابودی" توانمندی هستهای ما بوده و هست؛ و اطمینان از اینکه دیگر نمیتواند در مدت کوتاهی سربلند کند. از سویی دیگر: آمریکا تعهدات خود را درقبال برجام مرحله به مرحله – و نه یکباره – زیر پا میگذارد تا ایران به تدریج با آن کنار بیاید و نتواند تصمیم قاطع بگیرد و شرایط شکل گرفته را بپذیرد: یعنی بپذیرد که توانمند سازی هستهای خود را کاملا رها کند و با تحریمها زندگی کند!
البته، امروز زمان مناسبی است که دوستان ما قاعده "همه یا هیچ" را در این وضعیت با قاطعیت اعلام کنند: همه یا هیچ؛ این را آمریکائیها و اروپائیها – توأماً- باید بفهمند؛ و ضمنا بدانند که حتماکشور ما با شرایط جدید کنار میآید، لیکن توانمندی هستهای خود را با حداقل محدودیت بازسازی میکند و تحریمها را نه تنها ناکام مینماید بلکه آنها را به فرصت مناسبی برای جهش عظیم در قتصاد و معیشت مردم خود تبدیل خواهد کرد-انشاءالله-
انتهای پیام/