به گزارش
پاپایا؛ به نقل از دانشجو-، محمدحسن آصفری، نماینده سابق مردم اراک در مجلس شورای اسلامی و از اعضای فعال کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی دولت نهم بود. او که این روزها فراقت بیشتری برای پرداختن به فعالیتهای سیاسی دارد، در گفتوگو با خبرگزاری دانشجو به مهمترین مسائل سیاسی روز علیالخصوص انتخابات آتی ریاست جمهوری پرداخته است. وی معتقد است بینتیجه بودن برجام، رأی روحانی را بحران مواجه کرده است. متن کامل این گفتوگو در ادامه تقدیم میشود.
چند ماه بیشتر تا انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم فاصله نداریم. گروهها و جریانهای سیاسی مشغول بررسی گزینهها و استراتژیهای انتخاباتی هستند. فضای انتخاباتی کشور را چگونه میبینید؟
روز به روز که به پایان عمر دولت یازدهم میشویم، زمزمههای انتخابات بیشتر شنیده میشود. چه جریانات اصولگرا چه جریانات اصلاحطلب، فعالیتهای خودشان را شروع میکنند. همه دنبال این هستند که بالاخره ببینند کارنامه دولت یازدهم چه بوده است. مردم واقعاً کارنامه ملموسی ندیدند. لذا الان شبکههای مجازی و غیرمجازی و رسانهها و محافل و مجالس مهمانی همه جا در هر مجلسی روز به روز بحث انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم مطرح میشود.
بین اصولگرایان جلساتی شکل گرفته و برنامههایی در حال انجام است. جریان اصلاح طلب هم خیلی وقت پیش شروع کردند، خود دولت هم شروع کرده است. متأسفانه، بعضی از دستگاههایی هم که مسئولیت دارند، علی رغم این که وظیفه برگزاری و اجرای انتخابات دارند، فعال شدهاند. اوج این ماجرا در همین ۱۶ آذر امسال بود که در دانشگاهها بیشتر بحث تبلیغات ریاست جمهوری بود.
من اعتقاد دارم که این دوره ریاست جمهوری یک جناح جریان اصلاح طلب با شعار اعتدال و تدبیر است که میآیند میدان و مطمئناً جریان اصلاح طلب گزینهای غیر از روحانی نخواهد داشت. یک طرف هم جریان اصولگرایی است که به میدان میآید. یک جریان سومی هم با نگاه حل مشکلات و مسائل و دغدغههای مردم و نگاه فراجناحی وارد عرصه انتخابات شده که به جریان اصول گرایی یک مقدار نزدیکتر هست ولی آن جبهه اصول گرایی نیست. اینها با عنوان جبهه نیروهای انقلاب وارد عرصه شدند دارند کار را شروع میکنند اما باید ببینیم که بعدش چه میشود.
شما در دوران مذاکرات هستهای در کمیسیون امنیت ملی بودید. الآن هم وضعیت اجرایی شدن برجام را میبینید. به نظراتان آیا برجام میتواند برای آقای روحانی ظرفیت رأی ایجاد کند؟
به اعتقاد من برجام هم یک ظرفیت و هم یک تهدید برای رأی آقای روحانی است. برای جریانی که هنوز باور نکرده است که برجام آن دغدغههای کشور و مشکلات کشور را نتوانسته است حل کند و چشم بسته دارد از برجام به قول آقای روحانی به خاطر برداشته شدن سایه جنگ حمایت میکند، یک ظرفیت است. اما برای خواص جامعه که عاقلانه با مسائل و موارد برخورد میکنند و اهل تجزیه و تحلیل هستند و گروهی از مردم که امید داشتند برجام مشکلاتشان را حل کند، تهدید است.
بدهی دولت ما در قبل از برجام ۹۴۳ میلیون دلار بوده الان در پسابرجام این مبلغ ۷ برابر شده است. قرار بود در پسابرجام ما جلوی واردات بی رویه گرفته شود، توجه به اقتصاد داخلی بیشتر شود اما متأسفانه میبینیم این گونه نشد. طبق آماری که خود دولت میدهد، الان ما در پسابرجام نخود و عدس و لوبیا و لپه و کاغذ سیگار وارد میکنیم. امروز میشود گفت در بحث واردات ما ۱۵۲ تن میخ نئوپان از آلمان وارد کردیم. در صورتی که الآن انبارهای مردم در کرمانشاه پر از حبوبات است.
قرارداد با روسها بستند برای واردات اتوبوس! ما کارخانه تولید کننده داخلیمان نتوانسته اتوبوسهایش را بفروشد بعد برویم قرارداد ببندیم با کشورهای خارجی!؟ قرار بود بعد از برجام این تحریمها برداشته شود. سرمایه گذار داخلی ما بتواند با سرمایه گذار خارجی قرارداد ببندد. انتقال تکنولوژی داشته باشد، سرمایه گذاری کنند، نه تنها خبری از اینگونه اقدامات نیست، در کنارش میبینید که مثلاً با پژو فرانسه قرارداد بستهایم به جای این که اشتغال زایی برای داخلمان داشته باشیم برای کشورهای خارجی داریم. اینها چیزی نیست که دولت بتواند با بزدل و ترسو خواندن منتقدان آنها را به جهنم حواله بدهد. الآن تنها امید دولت در بحث واردات هواپیما است. این وعده هم برای سال 97 است. همانطور که دیدید دولت تلاش کرد حداقل یک هواپیمای اجارهای وارد کشور کند تا شاید تأثیری بر افکار عمومی داشته باشد.
یکی از مواردی که به عنوان دستاورد برجام مطرح میشود برداشته شدن سایه جنگ از کشور است. چقدر این تحلیل را واقعبینانه میدانید؟
من این را واقعاً یک دروغ میدانم. به عنوان کسی که از توانمندی نیروهای مسلح خودمان و کشورهای دیگر خبردار هستم، این یک بلوف سیاسی میدانم. اگر بخواهیم نگوییم دروغ است، یک بلوف سیاسی و کار ژورنالیستی و تبلیغاتی بیش نیست. وقتی آقای وزیر خارجه گفته بود که آمریکاییها اگر بخواهند با یک دکمه میتوانند سیستم مخابراتی و دفاعی ما را از بین ببرند؛ مقام معظم رهبری به وزیر دفاع دستور دادند که یک نمایشگاهی از دستاوردهای نیروهای مسلحمان تشکیل بدهیم و اینها بیایند بازدید کنند. اتفاقاً این کار هم شد. وزارت دفاع هم زحمت کشید نمایشگاهی بزرگی از بخشی از دستاوردهای ما تشکیل داد و تیم مذاکره کننده رفتند دیدند.
ما امروز موشکهایی با برد ۱۷۰۰ کیلومتر داریم در حالی که برای هدف قرار دادن پایگاههای آمریکا و اسرائیل در منطقه به بردی بسیار کمتر از این نیاز داریم. از طرف دیگر بحث هواپیماهای رادار گریزی که امروز در داخل خود ایران تولید میشود. بچههای حزب الله لبنان با استفاده از همین فنآوری توانستند از گنبد آهنین رژیم صهیونیستی عبور کنند و تا عمق 60 کیلومتری، حیفا و بخشهای مختلف رژیم صهیونیستی عبور برسند. ما امروز سنگرهای دفاعی خودمان را در آن طرف سوریه برپا کردهایم.
من اعتقاد به عکس این ماجرا دارم. اتفاقاً توافقی که ما کردیم سبب شده که یک مقدار دستمان خالی شود. زمانی که اینها آمدند با ما توافق کردند، میدانستند بیش از 20 هزار سانتریفیوژ و 10 هزار تن اورانیوم غنی شده، داریم. امروز همه اینها را دو دستی تحویل آنها دادیم. البته ما چه اورانیوم داشته باشیم چه نداشته باشیم؛ چه سانتریفوژ داشته باشیم چه نداشته باشیم؛ اصلاً در عرصه استراتژی دفاعی ما سلاح هستهای جایگاهی ندارد. توانمندی نیروهای مسلح ما است و بالاتر از آن پشتوانه مردمی است که سبب شده که سایه شوم جنگ بر علیه کشور ما چه گذشته چه الان برداشته شود.
یکی از مشکلات امروز جامعه علمی کشور مسئله تعطیل شدن پروژههای هوافضا است. بچههای دانشگاههای مختلف به خصوص شریف و امیرکبیر با ما تماس میگیرند و از تعطیل شدن این پروژهها گلایه دارند. شما توضیحی درباره چرایی این موضوع دارید؟
اینها هم از جمله پس زمینههای برجام بوده، ما در کمیسیون ویژه برجام از دولت خواستیم که گزارشها و زمینههای برجام را ارائه بدهند. من احتمال میدهم که یکی از دلایلی که دولت تلاش کرد یک مقدار فعالیتهای فضایی ما به ویژه در بحثهای پهپاد و مجموعههای موشکی را محدود کند همین است. بچههای ما حتی داشتند روی طراحی و ساخت هواپیماهای مسافربری کار میکردند اما در این قضایا کوتاه آمدیم و به خاطر قول و قرارها و وعدههایی که دولت پشت میز مذاکره به طرف غربی داده بود؛ متوقف شدند.
اخیراً کارخانه ماشینسازی اراک که از قطبهای صنعتی کشور در شهر شما است، حواشی داشته، شما در جریان ماجرا هستید؟
بخشی از مشکل ماشینسازی مربوط به صندوق ذخیره فرهنگیان بود. کارخانه ماشین سازی را متأسفانه صندوق ذخیره فرهنگیانی که هیچ تخصصی در صنعت ندارد، خریداری کرد. بعد وزیر آمد داماد خودش را گذاشت رئیس هیئت مدیره که هیچ تخصصی در این مسئله نداشت. حساب و کتاب کارخانه هم مشخص نبود که کجا میرود. کارخانه ماشین سازی که در گذشته که بیش از ۴ هزار و ۵۰۰ نفر نیروی رسمی داشت و ۳ شیفته کار میکرد امروز یکک شیفته فعالیت میکند. البته این دغدغه فقط مربوط به ماشین سازی نیست همه کارخانههای ما امروز با این معضل مواجه هستند. ۲ هزار و ۶۰۰ واحد صنعتی در استان مرکزی هست که به جرات میشود گفت ۶۰ درصد اینها یاا تعطیل است یا نیمه تعطیل یا با کمتر از ۳۰ درصد ظرفیتش دارد کار میکند. این شرایط بر همه کشور حاکم است. شهرکهای صنعتی ما تبدیل به قبرستان ارواح شده. یک زمانی صدای کار و فعالیت و چرخ اقتصادی در تمامم شهرکهای ما بود ولی الآن متأسفانه بسیاری از آنها تعطیل شده است.
متأسفانه دولت برای مسائل اقتصادی کشور برنامهای ندارد. دولت دو شعار بزرگ داد. یکی در خصوص بحث توسعه روابط بینالملل بود و یکی هم حل مسائل اقتصادی. متأسفانه در هیچ کدام نتوانست موفقیتی کسب کند.
نگاه حزبی دارد مجدداً به صنایع ما حاکم میشود. الآن کارخانه ایرالکو را جریان سازمان مجاهدین انقلاب حمایتش میکند. من با اسناد و مدارک عرض میکنم. آن روندی که زمان دولت اصلاحات، صنایع را داده بودند در اختیار جریانات و احزاب خاص، دوباره تکرار شده است. با این نگاههای حزبی و بی توجهی به اقتصاد مقاومتی، روز به روز کارخانههای ما دارند تعطیل میشوند. همین واگن پارس زمانی حرف اول تولید واگن را در غرب آسیا میزد. امروز وزیر راه و شهر سازی صحبت از این میکند که بروند قرارداد 5 هزار واگن با روسها ببندند. اینها اگر در داخل فکری به حالشان نشود صنایع روز به روز بدتر از این که هست میشود و فردا معضل بیکاری و درآمد و نقدینگی کشور از این که هست بدتر میشود.
چرا وضعیت صنایع ما اینطور شد؟
اخیراً اعلام کردند ما ۷ و ۴ دهم درصد رشد اقتصادی داشتیم. این را متأسفانه مردم سر سفرههای خود ندیدهاند. اگر این واقعیت داشته باشد؛ بخشی از آن را مردم سر سفرههای خودشان احساس کنند.
منظورتان این است که آمار غلط است؟
من میگویم دولت وقتی رشد اقتصادی را ۷ و ۴ دهم درصد اعلام میکند باید پاسخ بدهد چند درصد از صنایع فعال شده؟ چقدر تسهیلات توانسته در اختیار کارخانهها بگذارند؟ یا اعلام میشود هر سال ۷۰۰ هزار نفر شغل ایجاد کردیم. از این ۷۰۰ هزار نفر ما باید حداقل ۱۰۰ تا از آنها در شهرهای خودمان ببینیم. لذا این که با آمارها بخواهیم با مردم صحبت کنیم اما مردم آن را حس نکنند؛ موجب بیاعتمادی خواهد شد.
این تصمیم برداشت یک و نیم میلیارد دلاری از صندوق توسعه ملی یک بازگشت به عقب است. قرار است این پول برای اشتغالزایی در روستاها هزینه شود اما این دوباره ما را میبرد به سمت آن بنگاههای زودبازده که پول را در اختیار گذاشتیم ولی عدهای آمدند رفتند برج سازی کردند.
امروز ما می گوییم تحریم خارجی بوده ولی من اعتقاد دارم بخشی از آن تحریم داخلی بوده است. ما وقتی بانکهایمان میآید با ۲۳ الی ۲۴ درصد سود تسهیلات در اختیار تولید کننده میگذارد و بعد از آن طرف با جرائم دیرکرد مواجه میشوند. از آن طرف سوخت مصرفی آنها گران شده است اما سهم صنعت از یارانهها پرداخت نمیشود. وقتی اینها را به عنوان یک شعار و یک درخواست در بدنه جامعه میبینیم سبب میشود که یک بی اعتمادی از بدنه مردم نسبت به دولت ایجاد شود.
در بحثهای حقوقهای نجومی مقام معظم رهبری بارها تاکید داشتند که این مسئله حقوقهای نجومی را حل کنید. دیوان محاسبات ما میآید گزارش میدهد که ما ۲۰۰ تا ۳۰۰ فرد نجومی بگیر داشتیم اما این جوری نیست خیلی بیشتر از اینها است. بعد میبینیم که به جای این که بخواهد با متخلف برخورد شود، کسی که فیش حقوقی را منتشر کرده را میگیرند. من یکی از کسانی بودم که اولین فیش کارخانه آلومینیومسازی که اقدام به حقوقهای نجومی کرده بود را منتشر کردیم بعد دادگاه ما را خواست که شما تشویش اذهان عمومی کردی.
یکی از بحثهایی که در این آمارها وجود دارد در خصوص مناطق آزاد است. ما مناطق آزاد را تشکیل دادیم تا صادرات کشور را تسهیل کنیم. بنا به آمار خود دولت، بیش از ۹۰ درصد از فعالیت مناطق آزاد، منحصر به واردات شده است. اخیراً مجلس تصمیم گرفت مناطق آزاد را بیاورد زیر نظر وزارت اقتصاد. وزارت اقتصاد اگر توانایی داشت اول نظام مالیاتی خودش را اصلاح میکرد. بخشی از فعالان اقتصادی ما در طول دو سال، چهار هزار و 200 میلیارد تومان درآمد داشتند اما ۵ میلیون تومان مالیات دادند. بخشهایی داریم در همین تهران ۲ هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان درآمد داشتند اما ۲ و نیم میلیون تومان مالیات دادند. از آن طرف میبینیم که میروند سراغ آن پفک فروش، آن سوپری، به بهانه اینکه ۵۰ میلیون تومان در سال درآمد داشته، ۱۰ میلیون یا ۵ میلیون تومان مالیات بدهد. وقتی این بی تدبیریها و عدم نظارتها در جامعه ایجاد شود؛ آن نگاهی هم که مردم بایستی بیایند به سمت مالیات و خودشان بدانند که با پرداخت کردن مالیات کشورشان آباد میشود رونق میگیرد. این مربوط به دولت گذشته هم هست. متاسفانه دولت قبل هم بخشی از نگاهش این جوری بود.
اعلام میشود ما ۵۰ درصد بودجه را با مالیات بستیم. الآن ده ماه از سال گذشته است. من گزارش دارم ۵ ماهه اول امسال ما بیش از ۴۰ هزار میلیارد تومان از بودجهمان را نتوانستیم محقق کنیم. حالا این برای ۵ ماه اول است اگر ما تا پایان سال را ببینیم این آمارش بیشتر میشود.
صحبت از عملکرد اقتصادی دولت شد. بسیاری عملکرد دولت در سیاست خارجی را نقطه قوت دولت یازدهم میدانند. نظر شما چیست؟
در بحث سیاست خارجی متأسفانه این دولت نتوانست به آن شعاری که داده بود عمل کند. قرار بود اثر و جایگاه پاسپورت ایرانی بالا برود ولی امروز میبینیم طوری شده که اکثر کشورها مردم ما را انگشتنگاری میکنند. در مجلس هشتم ما را دعوت کرده بودند به یکی از کشورهای اروپایی. وقتی رسیدیم گفتند شما باید بروید توانسته انگشت نگاری شوید. در سفارت فلان جا، من که دبیر کمیسیون هستم با اعضای کمیسیون باید بروم در سفارت فلان جا انگشت نگاری شوید. گفتم من نمیروم. یا اینها انگشت نگاری شان را بردارند یا ما نمیرویم. چرا مسئولان ما این کار را نمیکنند؟ چرا تا صحبت از یک کشور خارجی میآید همه مثل کسی که یک معجزه برایش ایجاد شده فرح بخش و مسرور میشود برای سفر به کشورهای خارجی.
در همین بحث عربستان سعودی شما دیدید آن جوان بنده خدا که در تهران توسط آن راننده مست سعودی با دیوار یکی شد و جنازهاش را با کاردک جمع کردند؛ یا آن اقدامی که کشتی کمک رسان ما را نگذاشتند به یمن برسد یا در خصوص آن دو تا زائر زنی که در جده زیر کامیون ماندند یا آن دو تا دانش آموزی که آن بلا را سرشان آوردند یا واقعهای مثل منا و بحثهایی از این دست. ما اینها را که بررسی میکنیم میبینیم دلیلش به خاطر این خوش بین بودن و با ادبیات خود آنها برخورد نکردن است. در بحث برجام هم اگر با ادبیات خود اینها با آنها برخورد میکردیم امروز شاهد چنین اتفاقی نبودیم. مثلاً میگفتیم در مقابل برداشتن سانتریفیوژهایمان شما تحریمهای اتحادیه اروپا را برداریم در مقابل تحویل اورانیوم شما تحریمهای کنگره را بردارید نه این که یک دفعه دستمان خالی شود. بارها من خودم شاهد بودم که وزیر خارجه ما میگوید که من حرص مذاکره با عربستان سعودی را دارم. آخر عربستان سعودی کیلویی چند است؟ جدا از سرزمین وحی مکه مکرمه و مدینه منوره کیلویی چند است که ما اینقدر حرص مذاکره با آنها را بخوریم؟