به گزارش
پاپایا، تلفنم که به صدا درآمد، فکرش را هم نمیکردم که دختری از یکی از روستاهای شهرستان سرباز بخواهد در مورد مشکلاتش با ما حرف بزند؛ دختر 17 سالهای که دلش میخواست درس بخواند و به مدرسه برود، اما سنتهای غلط، نبود مدرسه و معلم خانم، حسرت درس و مدرسه را به دلش گذاشته است، آنقدر دلش پر بود که بغضش را نمیتوانست نگه دارد.
از صدایش میشد تشخیص داد که مکالمهاش یواشکی است و هر از گاهی مجبور بود بین صحبتهایش بلوچی حرف بزند تا خانوادهاش متوجه نشود که با چه کسی حرف میزند. چند بار بین صحبتهایش گفت: «من هم دوست دارم درس بخوانم و برای خودم شغلی داشته باشم، اما شرایط و کمبودهای اینجا همه حق زندگی را از من گرفته است. نه آب برای زندگی هست، نه محل زندگیکردنمان امکانات کافی دارد و نه اینکه مدرسه داریم.
واقعا چرا ما نباید به مدرسه برویم؟» بیوقفه و دنبالهدار حرف میزند و میگوید: «من تا کلاس چهارم دبستان به مدرسه رفتهام. بعد از آن خانوادهام به دلیل اینکه معلممان مرد بود، اجازه ندادند به مدرسه بروم. البته من خودم تا دوم دبیرستان را در خانه خواندم.» این دختر که به گفته خودش با سختی زیادی شماره را پیدا کرده است، ادامه داد: «در روستای ما مدرسهای برای دختران نیست. اگر هم باشد فقط مقطع ابتدایی است. انگار در این روستا دخترها اجازه درس خواندن ندارند، چراکه اگر اجازه داشتند، برایشان مدرسه میساختند.»
در روستایی که این دختر زندگی میکند، تنها یک مدرسه در مقطع اول دبیرستان وجود دارد؛ مدرسهای که به گفته اهالی روستا در ناامنترین و دورترین نقطه روستا واقع شده است و به همین دلیل خیلی از خانوادهها اجازه نمیدهند که دخترهایشان به این مدرسه بروند.» دختران محروم این منطقه عبدالنصیر بلوچزاده،
رئیس شورای آزاتی و کشاری گفت: «اینجا خیلی از دخترها به دلیل نبود مدرسه و هزار و یک مشکل دیگر به مدرسه نمیروند و خانوادههایشان اجازه نمیدهند که دخترها به محلهای دور برای یادگیری بروند، زیرا هم مسیر راه ناامن است و هم خانوادهها از فرزندانشان در کشاورزی استفاده میکنند، که اگر به راه دور بروند، قطعا زمانی برای کمک به آنها باقی نمیماند.» وی ادامه داد: «وضعیت تحصیل برای دخترها بسیار سخت است.
آموزش و پرورش این منطقه مدرسهای نمیسازد و میگوید تا زمانی که همان یک مدرسه ظرفیت دارد، باید به آنجا بروند. اما این را در نظر نمیگیرند که خانوادهها نمیگذارند فرزندان دخترشان به مدارس دور بروند.» بلوچزاده افزود: «فرزندان دختر شهرستان سرباز سرنوشت غمانگیزی دارند، چراکه نه امکانات آموزشی برایشان وجود دارد و نه امکانات تفریحی. واقعا در اینجا دخترها به دلایل بسیار جزئی از درس و مدرسه محروم میمانند و سرنوشتشان تغییر میکند.»
فضای آموزشی حق دانشآموزان است
عبدالصمد نارویی، رئیس آموزش و پرورش شهرستان سرباز (راسک) گفت: «هزار و 550 دانشآموز در راسک امسال از تحصیل بازماندهاند که قطعا تعداد دخترها از پسرها بیشتر است.
این منطقه در کل 20 هزار جمعیت دانشآموز دارد و هر سال متاسفانه آمار بازماندگان از تحصیل افزایش پیدا میکند.» وی افزود: «در منطقه آموزشی ما مدارس ابتدایی وجود دارد، اما متاسفانه مقطع متوسطه اول و دوم مخصوصا برای دخترها وجود ندارد، به همین دلیل خیلی از دانشآموزان فقط میتوانند در مقطع ابتدایی درس بخوانند.
البته برای دخترها مدرسه شبانهروزی وجود دارد که به دلیل دوری راه و محدودیت نمیتوانند از آن استفاده کنند.» نارویی ادامه داد: «فضای آموزشی حق دانشآموزان است، اینکه هنوز در این دوره و زمانه در جایی از کشور عدهای باید به خاطر نبود مدرسه از تحصیل بازبمانند، واقعا ظلم است، چراکه عدالت آموزشی شعار آموزش و پرورش است.» وی گفت: «البته ما در منطقه، بحث کمبود نیروی انسانی را هم باید به مشکلاتمان اضافه کنیم و اینکه در بسیاری از روستاهای مرزی نمیتوانیم معلم خانم اعزام کنیم، چراکه شرایط برای خانمها واقعا خوب نیست و هم اینکه مسیر تردد بسیار سخت و مشکل است.» نارویی معتقد است که شکاف عظیم کمبود فضای آموزشی را میتوانیم با کمک گرفتن از خیرین درست کنیم و امیدواریم این اتفاق هرچه سریعتر رخ بدهد.
داستان دختران ادامه دارد
دختران مناطق محروم سیستان و بلوچستان سرنوشتشان با همه دختران جهان انگار فرق دارد؛ دخترانی که در خانههای بدون آب و برق و حتی در کپر زندگی میکنند و مجبورند پا به پای خانواده کار کنند تا چرخ زندگیشان بچرخد؛ دخترانی که مدرسه برایشان آرزوست و وقتی یکی از همروستاییهایشان به شهر میرود و میتواند درس بخواند، انگار آرزوی همه دختران روستا را با هم برآورده کرده است.
داستان دختران سیستان و بلوچستان داستان کهنهای است که سالهاست تکرار میشود، بیآنکه کسی جرات این را داشته باشد که پایان این داستان تکراری را تغییر دهد. سالهاست که به خاطر نبود مدرسه و مشکلات تکراری، دانشآموزان دختر از حق تحصیل محروم میشوند و داستانشان به همان شکل از اول تا آخر تکرار میشود.
اگر خیرین مدرسهساز کمی به این منطقه توجه کنند و در روستاهای محروم سیستان و بلوچستان مدرسه بسازند، رویای دانشآموزان را ساختهاند و همه آرزوی آنها را یکجا برآورده کردهاند. کافی است خیرین وارد این حوزه شوند تا دختران کمتری از تحصیل بازبمانند و آسیب کمتری به آنها وارد شود. دختران روستاهای محروم هر روز رویاهای زیادی برای خودشان میبافند؛ رویاهایی که همه آنها از مدرسه شروع و به مدرسه هم ختم میشود، اما به دلیل نداشتن مدرسه تمام رویاهایشان نقش بر آب میشود.
انتهای پیام/
منبع:روزنامه فرهیختگان